خداوندا ..
تاریخ نشرسه شنبه ۲۹ ثور ۱۳۹۴ – ۱۹ می ۲۰۱۵ هالند
مریم افضلى احدى
چه رازى است در این حکمت ..
چنان پیدا …
که احساس پرستش کردن
در کان دلها..
یکى چون گوهر نایاب و یکتا …
هر آنکه گرد ها بزدود از دل
زبرق و جوهرش …
روحانیت شد
به قلب او هویدا ….
دریغ آن دل که از خاک سیاه شد
ز سختى…
سخت تر از سنگ خارا …
خدایا …
آب پاک آرزو چون
پرستش کردنت را بارور کرد
ز موج هر زبان و هر کلامى
به نام پاک تو افسانه سر کرد
ز بام مسجد و زنگ کلیسا …
ز أوج معبد و ….
از سینهء خاموش سنگها
همه پیچیده یکجا …
به أوج …
آسمانها .. آسمانها …
مریم افضلى احدى
خواهر گرامی مریم جان افضلی احدی ، بازهم مانند همیشه سروده زیبا و عالی و مملو از احساس است . موفق و زنده باشید وقلم تان نویسا باد . مهدی بشیر
بسیار زیباست سروده تان مریم جان با احساس عالی ! خواهرم مریم گل موفقیت تان آرزو من است. پروین فایق شریفی دوست دیرین
إظهار سپاس بى پایان برادر عزیز مهدى بشیر و خواهر گرانقدرم پروین جان
از تشویق و حسن نظر شما مریم
خواهر عزیزم مریم جان افضلی احدی بسار عالی سروده اید
تشکر خالد جان از مهربانى شما