دامن گلزار
تاریخ نشرسه شنبه ۲۹ ثور ۱۳۹۴ – ۱۹ می ۲۰۱۵ هالند
دامن گلزار
عزیز ه عنایت هالند
درخلوت شــب قصۀ تکــرار نوشتم
بــاسوزدل واشک گهــربــارنوشــتم
ازخاطــره هـای که حکایت گرما بود
بگـریسته وازعشق توبسیـارنوشتم
مهتاب گواه بود و شبی پــرزسـتاره
درپــای گل ودامــن گلــزارنوشتــم
بشگفــد بــدل غنچـۀ اظهــارمحبت
از رمــزدل و گفتـن واظهــار نوشتم
تا شعلۀ عشق توبجان ودلـم افتـاد
پیچــده درآن آتــش و از نــارنـوشتم
برچید سحردامن شب تـا نگریستم
وانگــه زگــل لحظــۀ دیـــدار نوشتم
روشن شد (عزیزه) زهوایش دل ودیده
شکــرانۀ آن صبح پــراســرارنوشتم
عزیزه عنایت :
درود به محترمه خواهر گرامی ام خانم عزیزه جان عنایت و تشکر از سروده زیبا و دامن پر از گل . موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر
برادر ار جمند و گرامی جناب محمد مهدی بشیر از لطف و مهربانی شما جهانی سپاس که با فعالیت های فرهنگی تان با عث خشنودی دلها میشود خداوند همیشه شما را خشنود و سلامت در کنار خانوادۀ محترم تان داشته باشد .