رباعی
تاریخ نشر سه شنبه پنجم جوزا ۱۳۹۴ – ۲۶ می ۲۰۱۵ هالند
رباعی
برهان
چو بلبل در قفس قلبم گرفته است
ز درد عشق تو هوشم بر فته است
کنم افسوس که هستی با رقیبن
که ملک عاشقان را غم گرفته است
۰۰۰
دلم تنگ و گلو ام گرفته
بهار و لاله از من برفته
در ان سنگ لاخ های دیارم
چه مردان زمان در خون خفته
ز ان دره صدای ناله اید
دیار نازنیین بر باد رفته
۰۰۰
ازخاک و افتاب و اب زر اید بیرون
گرنباشد سه عنصر هیچ یک نیاید بیرون
فرهنگ دانش و ازادی جوهر است
گر ندانی این را زان شر اید بیرون
۰۰۰
ازادی غذای روح و جانست وطندار
ازادی ندای مرد ، مردانست وطندار
ازادی دفاع ناموس وجانست وطندار
ازادی وقاری در حهانست وطندار
۰۰۰
وطنداران وطن ویرانه گشته
وطن جولانگه بیگانه گشته
زانوقت که بیگانه بر تخت نشته
وطن سر تا به پاء ویرانه گشته
<برهان>
تشکر از برهان عزیز ، زباعی های عالیست . موفق باشید. مهدی بشیر