بخت واران
تاریخ نشر یکشنبه دهم جوزا ۱۳۹۴ – ۳۱ می ۲۰۱۵ هالند
بخت واران
نوشته نذیر ظفر
یار از پیشـــــم گریزان بود و است
روز من شــــام پریشان بود و است
روی طالع ام چــــــو دید رمال گفت
بخت تو در شام هجران بود و است
فالــــــــــــبین و کف شـــنا سان دغا
از قدیم کذاب و شیطان بود و است
با رقیـــــــــــب هر چند مدارا میکنم
با من او دست و گریان بود و است
روز گار از کوشش مـــن خوب نشد
با غم و با غصه یکسان بود و است
شیخ گـــــــــــفت والله خـــیر الرازقین
راست گفت رزق اش فراوان بود است
نذیر ظفر
درود به جناب ظفر گرامی ، سروده زیبا و مانند همیشه خواندنی و مملو از احساس است .خط بردم و خوشم آمد. موفق وسلامت باشید.
مهدی بشیر
نذیر جان .جگر خوهر قربان کلام شیرین و پر مفهو مت!