گلبرگ هاى عشق پر پر شد و بریخت
تاریخ نشر دوشنبه ۱۸جوزا ۱۳۹۴ – هشتم جون ۲۰۱۵ هالند
میخواستم که همسفر راه من شوى
تا بسپرم به دست تو این دستهاى سرد
میخواستم
در صفاى دل مهربان تو
تا سر کنم اسطوره و نغمه هاى درد
احساس کرده بودم …
که بر شاخه هاى دل
صد بوسه مى نشاند گل یاس نگاه تو
در عمق موج هاى خیالم
تو مى تپى
در ساحل نگاه من ارام نشسته اى
پنداشتم که تا به ابد
با تو بودن است
در تو امیختن ، وز خود گسستن است
اما… اما چه تلخ بود…
گلبرگ هاى عشق
پر پر شد و بریخت
انجا شکست بسترش هموار کرده بود
طوفان مى ربود ز دلم شوق زندگى
بس روز ها که بى تو
چگونه زیستم
با یک امید سرد
در یک سکوت شب
چشمان خسته ام به دیوار خیره بود
با خود نشسته بودم
در خود گریستم …
ولیه آرین
اول جون ۲۰۱۵
درود به خواهر گرامی ام خانم ولیه آرین ، سروده زیبا و عالیست. موفقیت شما را آرزو میکنم. زنده و سلامت باشید. مهدی بشیر
خواهر عزیزم خانم ولیه آرین سروده بسیار زیبا