وقتی سنگهای داغ.روی تپه ها میبینم
تاریخ نشر پنجشنبه ۲۱ جوزا ۱۳۹۴ – ۱۱ جون ۲۰۱۵ هالند
وقتی سنگهای داغ.روی تپه ها میبینم
پروین مشتعل
محترمه پروین مشتعل
وقتی سنگهای داغ.روی تپه ها میبینم
اواز قنارها را میشنوم
نسیم صبح.بهار
و
صدای.ابشاران وناله.پرندگان
اسمان صاف ابی
ابرهای حریر.بروی اسمان خط کشیده
یادم
میاید وطنم
دلم بی صبرانه میتپد
و
اشکهایم.خط.میکشد.تا.گردنم
بطرف اسمان.نگاه میکنم
اسمان.یک.اسمان وزمین.هم.یک.زمین
اما.زادگایم.ز یباست
انجاکه.لجوجانه قدم.میگذاشتم ومیلرزیدم
ودستهایم.گره خورده.بدست.مادر مهربان
پدرمهربان
اخ وطن یادت.میکنم
ودشمنان.سوگند.خورده.ات.راحقیر.بینم
پروین مشتعل
درود به خانم پروین مشتعل ، سروده زیبا وبا احساس است. موفق وسلامت باشید مهدی بشیر