۲۴ ساعت

20 سپتامبر
بدون دیدگاه

گوشه های ازبحث فدرالی، مصالحـﮥ سیاسی

تاریخ نشر پنجشنبه ۳۰ سنبله  ۱۳۹۱ – ۲۰سپتامبر ۲۰۱۲ هالند

 دوکتور صلاح الدین سعیدی –  سعید افغانی

۲۰ / ۹ / ۲۰۱۲

دوکتور صلاح الدین سعیدی – سعید افغانی

دوکتور صلاح الدین سعیدی – سعید افغانی

گوشه های ازبحث فدرالی، مصالحـﮥ سیاسی واظهارات سیاف

******

دردوقسمت / قسمت دوم

*****

آمدیم درمورد اظهارات  جناب عبدالرسول سیاف و اظهارات مشابه:   ̏  باید خوب کُشت و خوب هیبت و میمنت و ترس دولت را اظهار کرد و خوب اعدام کرد و رئیس جمهور حق ندارد که عفوه کند وازیک طرف صلح  واز طرف دیگر جنگ و این حالت بر روحیه دولت و قوا تأثیر بد دارد و ……  ̋

غیر قابل انکار است که مصالحـﮥ  سیاسی به مفهوم واقعی کلمه که درنتیجـﮥ آن سخن اصلی را ملت داشته باشد،  احزاب و سازمان های سیاسی عوض گرفتن سلاح واستعمال توپ و تانک، اعمال انتحاری و خراب کاری،  برای تحقق و گرفتن مشروعیت برنامه های خویش باید به ملت مراجعه کنند. این سیاسیت قایمقام ندارد. مصالحـﮥ سیاسی به صورت حتمی قبول نسخــﮥ مقابل نیست بلکی متمدن ساختن حیات سیاسی است.

درین سلسله آنهایکه نمی خواهند ستیج سیاسی کشور انعکاس واقعی از نیروی های سیاسی جامعه باشند و به این ترتیب برتمام حاکمیت سینه پهن کرده و غیر از خود کسی دیگر را دیده نمی توانند و خود را وارث این مرز بوم مشترک میدانند درواقعیت عاملین اصلی این حالت رقت بار کشور بوده و به ادامه اشک وخون مردم ما دامن میزنند. نمی گذارند عدﮤ از هموطنان که سلاح دشمن را به شانه کرده و مردم را میکشند و خراب کاری میکنند، دست ازین اعمال بردارند.

واقعیت چنین است که با دشمن و خراب کار جنگیدن  و از کشور مردم دفاع کردن کار ارگانهای امنیتی است. جگیدن به این مفهوم با بحث مصالحــﮥ به مفهوم واقعی کلمه درتضاد نیست. اما اگر متخلف قبل از دستگیرر شدن و محوه شدن از جانب مقامات امنیتی کشور  دست از تخلف برمیدارد وتسلیم میشود درآن صورت حالت دیگر و باوی مصالحــﮥ سیاسی صورت میگرد کاملا منطق خویش را دارد. درین مورد حق العبد و حق الله هریک جایگاه  و اصول خویش را دارد. درمورد قوانین جزای جهانی و افغانستان نیز درین مبحث هدایات روشن وجود دارد.

رئیس جمهور یک کشور  مطابق به قانون درتمام مراحل  اجراات جزایی از دستگیری و قبل از دستگیری و بعد از دستگیری و درحین جریان محکمه و بعد از صدور حکم میتواند با ذکر دلیل و بدون ذکر دلیل شخص را مورد عفوه قرار داده و یا مجازات تعیین شدهء اورا تخفیف ویا  ببخشد.

اما این همه حالات به این معنا نیست که اگر رها شد باز مورد پیگرد قرار گرفته نمی تواند.

به این معنا نیست که اگر کسې بازهم تخلف کرد مسأله و ورش  مصالحــﮥ  سیاسی منطق خویش را از دست بدهد. دلیل سخیف و ضعیف دیگر وجود ندارد که استدلال شود ماشخص را مدتهای طولانی دستگیر و توقیف نموده و آزادی وی را سلب کرده ایم به علت اینکه ممکن درصورت رهایی واپس به دشمن خواهد پیوست. ایا درقرن بیست ویک و مطابق به اصول انسانی  همچو استدلال منطق دارد؟ اصلا همچو استدلال شرم آور است و به هیچ صورت به آن استناد شده نمی تواند. ملاگند به رها شد و مخالف پیوست لذا من ملا احمد و محمد و … رها نمی کنم و جرم و خطای وی را نیز به وی ابلاغ نمی کنم اما درزندان و توقیف نگه میدارم. تصور کنید که اگر همچو دستگیر شده و توقیف شده خود شما و یا اولاد و قریب شما شما باشد و تصادفا درمحل بدون قصد کدام جرم به اساس اشتباه یک سرباز به دلیل اینکه ریش دارد  و به زبان معین زندگی میکند ویا نماز میخواند و یا هم سلاح دارد ، دستگیر شده و بدون سرنوشت به زندان افتاده و مورد اذیت قرار بگیرید.

درموردسلاح بخاطر متذکر شدم حاکمیت امنیت خود را گرفته نمی تواند چه رسد که امنیت مردم را بگیرد ومردم ما خاصتا درمحلات  مجبور هستند امنیت زن و فرزند ، خود و دارایی خویش را خود بگیرند و هست موارد که مرد م سلاح گرفته و حتی کاری با اجانب و قوای دولتی وسیاسی اصلا ندارند. ریش دارند،  لنگی میزنند ومسلمان اند نماز میخوانند. ایا این حالت میتواند به مجرم بودن و نگه داشتن وی سالهای سال درجیل و زندان منجر شود؟

عدالت وانسانیت نمی تواند این حالت  بپذیرد.

اگر متخلف است باید جزا داده شود.

اگر نه به هیچ صورت نمی توان قبول کرد که شخص بدون حکم محکمه ویا مراجع عدلی و قضایی به اساس حکم اداری سالها درزندان باقی بماند. کاری را که همین حالا درافغانستان عام است و به هزاران هزار هموطن من و شما به همین سرنوشت مواجه اند. کجا است آن عدالت پروری و حق جوی ، دیموکراس و حقوق بشر و ……….. این حالت شرم و ننگ تاریخی است برعدالت و لکــﮥ ننگ است به نام انسانیت. حاکمیت نتوانسته ازاتباع خویش دفاع کند. اگردست مردم حالا به گریبان حاکمیت نمیرسد این روز آمدنی است و عدالت الهی را خو ایمان داریم. حسبنا الله – نعم المولی  و نعم الوکیل.

یکبار دیگر تأکید کردن ضرورت است که درمصالحــﮥ سیاسی یکی از اهداف این است تا  عدﮤ که درخدمت استخبارارت اجنبی قرار گرفته و به خراب کاری مصروف اند ویا به فرار مجبور شده و دست به صلاح برده اند  ویا چارهء جز گرفتن سلاح برای تحقق برنامه های سیاسی خویش ندارند،   چطور شود از تمام جوانب با هم مذاکره نموده و عوض خراب کاری و درخدمت اجانب بودن و برتریت دادن به منافع و مصالح  خارجی و درپش گیری راه تشدد،  درخدمت وطن و هموطن و صلح و برادری قرار گیرند.

فراموش نباید کرد که صلح تسلیمی، بی هویت سازی و قبول حتمی مقابل، ادغام یکدیگر و فریب، درخدمت قرار گرفتن منافع و مصالح استخبارت خارجی و از جمله ای اس ای  نیست.

لذا مصالحـﮥ سیاسی دفاع از منافع و مصالح کشور، دفاع از نوامیس ملی، عفو و گذشت و کار برای ترمیم و پیش بردن پروســﮥ اعتماد سازی و برخی از اقدامات دیگر است که به مفهوم درست و دقیق آن درتضاد یکدیگر قرار ندارند ونباید قرار بگیرند.

لذا ازیک جانب صلح وتفاهم سیاسی و ازجانب دیگر جنگ به مفهوم دفاع ازآنچه باید دفاع شود، از جانب دیگر عفوه و گذشت مناسب همه موارد اند که منطق و استدلال قانونی و منطقی خویش را دارند واظهارات متعدد تعجب آور، رد کننده وعدم قبول این روشها، درین راستا درست نیست،  قوت نداشته و ندارد.

ما راه دیگر بهتر جز تفاهم نیک سیاسی قابل قبول برای همه را نداریم و درین راستا احساسات، خود خواهی های  متکبرانه و موفقیت های زود گذرنباید ما را مغرور ساخته و راه  اساسی حل را فراموش کنیم.

ما مطالب را دیروز قبول نداشتیم و دیدن آنرا نمی توانستیم قبول کنیم اما امروز و فردا مطالب را مجبورا قبول خواهیم کرد که به صورت شنیع و بدی برما تحمیل شوند و درآن صورت عواقب آن بدتر خواهد بود.

تا دیر نه شده درین راستا باید واقع بین بود و فرصت ها  نباید ازدست داد. 

اظهارات جناب عبدالرب رسول  سیاف که بکُشد و خوب بکُشد ویا چنان بکُشد وچنین بکُشد … به گمان اغلب  ناشی از فشار خواهد بود که برعلیه وی قرار دارد. عالم دین رابط است و سازنده تا سوزنده. عالم دین ناجی است و خیرخواه و اصلاح کننده تا کشنده وتشدد طلب. حق را باید گفت، تخلفو فتنه را باید نام برد، حکم درست را از نادرست توضیح و تشریح کرد اما قبل از اینکه مانند ارگان دولتی که قانون را تطبیق و تحمیل و با تشدد اعمال میکند  برملا و عالم است به موعظهء حسنه و مراجعه به الله تعالی و راه حق مردم را دعوت کند و آنها را روشن ساختن احکام الهی از تخلف ، کشتن و آزار خلق الله به راه خیر وراستی و حق دعوت کند.

به فهم من قانون باید به صورت درست و دقیق تطبیق شود. هرگونه افراط و تفریط ، تعصب، قهرو غصه  منجر به بې عدالتی های دیگر میشود که باید حاکمیت سالم  به آن اجازه نه دهد.

دقیقا اجرای عمل حرام برای دفع امرحرام مبرر شده نمی تواند ونیست.  درین ارتباط عمل انتحاری که منجر به قتل انسانان بی گناه شده، سوختاندن مکاتب و مسجد و تمام اعمال که به آزار واذیت مردم ،  قتل و ریختن خون انسان بی  گناه گردد و انفجار وعمل انتحاری درمراسم عروسی ویا  بس (اوتوبس) حرام بود و حرام است. منطق سخن وروشنی حکم اسلام درین راستا بوضاحت دلالت به این امر میکند که سازمان دهان اصلی این اعمال قبل ازینکه مراجع دینی و اسلامی باشند، مراجع استخباراتی و درحالت قبل ما قبل  از همه سازمان استخبارات نظامی پاکستان (ای اس ای پاکستان) و ادارات مشابه میباشد. 

درمورد تصحیح اشتباه و اقرار به خطا و بد گفتن امر ناحق و اقرار به عمل که دیروز خود اجرا میکرد،  علامت نشانهء  مثبت و خیر است.  امید تمام جوانب ذیدخل به این قضایا به این نتایج خیرکه جنایت را جنایت بنامند متوسل شوند.

واما درین ارتباط بحث اینکه کدام حرکت وسازمان سیاسی، سازمان رهایی بخش ملی و کدام یک سازمان سازمان وحرکت یاغی و باغی است و اینکه  درطول تاریخ  جوامع بشری کدام  سازمان سیاسی درکدام مراحل ازیک  سازمان های یاغی و باغی بودند و درکدام مراحل به  سازمان مقاومت ملی مبدل شده؟، نشانه های این تبدیلی چیست و کی میتواند آنرا روی دست بگیرد؟، کدام سازمان مقاومت ملی  درطول تاریخ اصلا ناکام شده است؟ و اینکه تازمانیکه مشکل افغانستان با پاکستان و ختم بازی دوگانــﮥ پاکستان به صورت درست حل نه شود مردم افغانستان روی خوشی نه خواهند دید و ….. مطالب اند که قابل بحث درین ارتباط اند که تمرکز به آن  ایجاب وقت و توضیح بیشتر میکند . مسلما که پرداختن به آن  از حوصلــﮥ خوانندﮤ امروزی نیز خارج به نظر میخورد.

پایان

 
بدون دیدگاه

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما