بچشم
تاریخ نشر یکشنبه ۷ اکتوبر ۲۰۱۲ هالند
استقبال ازیکی سروده های شاعره ای قابل قدر ومحبوب زنانه سرایی کشورمان که واقعاً باعث افتخار همه گان است منظورم «بهارسعید» است که میگوید:
« من به دستان تو غلتم که تنت را بچشم »
حسن شاه ” فروغ “
۷ / ۱۰ / ۲۰۱۲ لندن
بچشم
****
بکجا آیم و آن طعمِ تنت را بچشم
گرم برخود بفشارم بدنت را بچشم
در دهانت بگُمان معدنِ دُرو گُهرست
لب بلب کرده و آبِ دهنت را بچشم
بزنم بوسه ای چند بر صدفِ دندانت
مزه ای خالِ سیاهِ ذقنت را بچشم
ازچه رو برتن گل پیرَهنِ همچو گلی
گلِ آن سینه ای بی پیرهنت را بچشم
آهویِ چشمِ تو در دام اگر گیر اُفتد
بویِ مُشکِ سرِ نافِ خُتنت را بچشم
توبسوزی و بسوزانی مرا درخویشت
در تو سوزم که افروختنت را بچشم
کی ببینم لبِ خود درلبِ لعلِ دهنت
تا که طعمِ شکرِهرسُخنت را بچشم
«درفروغ مه و در دامن شبهایِ«بهار
بَبرو دوش تو غلتم که تنت را بچشم
با تقدیم احترام فروغ از لندن
واه….!!!!
بى نهایت ظریف و عاشق انه سروده اید.
اصلاً جناب حکیم خود همیشه ظریفانه وعاشقانه می اندیشند
از حُسنِ نظرجناب عالی ممنونم
شهلا جانِ عزیزسلام!
این واه …..!!!! شما بدنبال خود سوالات زیاد دارد
بهمه جواب دارم ولی دادن جواب ضروری نیست
چون خواهربهارِسعید با این سروده ها جای خودرا
منحیث شاعره ای سنت شکن دربین یکتعاد باز کرده بود
من خواستم از او استقبال کنم منتها مردانه وبه سبک خود
سوالات نه جناب فروغ گرانقدر،شگفتیها را باخود دارد، واه به ظرافت قلم،واه به ان حس عمیق، و واه با چنین طراوات درونی. و به شما و خانم سعید عزیز،مؤفقیتها ارزو مندم.ممنون شما!
واه … خواهرعزیم شهلاجان !
من بداشتن دوست خواهری چون شما افتخار میکنم
واه به اندیشه و فکرو برداشت والای شما، خود جواب
همه سوالات را پاسخ خوبی دادید تشکر از شما
خواهش میکنم دوست گرانقدر،من هم خوشوقتم با شناخت و رابطه ای قلمی با شما! الهی سلامت باشید!