انار بی دانه
تاریخ نشر پنجشنبه ۱۱ اکتوبر ۲۰۱۲ هالند
صادق پیکار
انار بی دانه
****
گر زاهد و شیخ را ره خانه خوش است
گم کرده رهان را ره میخانه خوش است
شامی که غزل در رگ و خون ساز است
در محفل مه صحبت رندانه خوش است
آنجا که خرابات قدم رنجه کند
در زمزمه ها سرود مستانه خوش است
در انجمنی که شعر نبض طرب است
نی حرف فسون ، نه حرف افسانه خوش است
شام رمضان صدای آذان ملا
در شام غزال صدای پیمانه خوش است
از دوری وصل یار اندیشه مکن
واسوخته را بوسه دزدانه خوش است
خواهی که بپاید به برت، در پایش
از زلف شب دراز زولانه خوش است
گر دست دهد ز عشق پرهیز مکن
این سنگ ز صد سبوی میخانه خوش است
زاهد که به بی هوشی زند طعن منال
دیوانه بمان که حال دیوانه خوش است
معشوقه به من گفت چه خواهی گفتم
از باغ شما انار بی دانه خوش است
صادق پیکار
مزه دار بود پیکار صاحب .
صادق توهنوز بَعشق پابند هستی
پیکارِ تو اندر رَهِ جانانه خوش است
فروغ
طعم شرین داشت،سپاس!
از بس که غم فراق جانانه خوش است
نوشیدن خون دل به پیمانه خوش است
چندان نگهش برده ز سر هوش مرا
کین دم نه خم و نه جام و خمخانه خوش است
آزادی طلب نمی کنم از قفسش
کین جان مرا به دام او دانه خوش است
از هر غزلم نشات عشقش ریزد
یارا به کلامم این شکر خانه خوش است
خپ خپ نگهش کردم و خندید به من
یارب چی حداین خنده ی دزدانه خوش است
عیبم تو مکن به مستی ایندم (پیکار)
کز عشق مرا حالت دیوانه خوش است
خون جگر از دیده بنوشد ( واهب)
کان همچو انار سرخ بیدانه خوش است
صالحه وهاب واصل
۱۱ / ۱۰ / ۲۰۱۲
هالند
چقدر زیبا!
پاسخ به دید گا ه های دوستان عزیز
شریف جان
سپاس فراوان که هیچ نوشته مرا بدون پاسخ شیرین و تشویق کننده نگذاشته اید.
شهلا جان قندول
پاسخ های تان خیلی زیبا و با معنی اند. “خیرالکلام ما قل و دل”
همه را بی حد خوش دارم.
فروغ جان
اگر من پابند عشق نباشم، عشق پا بند من است که در هر غزل از آن ذکر خیر میکنم.
صالحه جان
غزل زیبای تانرا که به استقبال ” انار بی دانه” بود، در ترازوی شعر گذاشتم. پلۀ ترازوی غزل شما رو به زمین رفت و پلۀ آنچه من سروده بودم به آسمان پرید و به من توان گفتنی نماند. سپاس بیکران نثار تان
صادق
فروغ جان
پاسخ های تان، به نوشته هایم ، در قالب بیت های شیرین و
پر لطف به من جان تازه می بخشد. با سپاس فراوان
خوشحالم که میپسندید جناب پیکار گرانقدر،الهی پیوسته بدرخشید با تبسم و امیدها.ممنون!