اشک سنگ
تاریخ نشر پنجشنبه پنجم قوس ۱۳۹۴ – ۲۶ نوامبر ۲۰۱۵ هالند
اشک سنگ
شعر از : زهره ( صابر هروی )
آسمان خونبار است، اشک من طغیانیست
سیل غم مى آید، دیده ام طوفانیست
باد ها در شیون ، تلخ کام است هوا
آب ها تیزابیست ، مغز ها شیطانیست
شرعِ یک مشت ِ فضول، مشت اوباش جهول
خود خدای کوچک ! قصه بس طولانیست
ضربه ها صاعقه وار ، شرح ِ جانکاه ست و درد
اشک سنگ گشت برون ، حکایت حیرانیست
دخت غم غرقه ی خون ، کُشته ى جهل و جنون
نفس ِ آخر ِ او نقطه ى پایانیست
ناله اش کس نشنید، مرد و در خون بتپید
آسمان بى مدد است و زمین عصیانیست
۵ نوامبر ٢٠١۵
درود به خواهر عزیزم خانم زهره صابر هروی ، سروده زیبا و متاثر کننده است ، لعنت به دولت وحشت ملی که فدرت جلوگیری از بی عدالتی ، سنگسار ، جنایت و تفرقه اندازی را ندارند به امید روزی که تمام مردم کشور ما بدون تعصبات مذهبی ، زبانی ، قومی ، منطقوی ونژادی زندگی خوشی را در فضای کامل و امنیت متحدانه سپری کنند. و دولت وحشت ملی عوض تقسیم قدرت و دالز به فکر امنیت و آرامی مردم باشند. موفق باشید. مهدی بشیر
برادر نهایت ارجمندم مهدی جان گرانقدر و صاحب سخن . سپاس از زحمات بی رَیَّا شما ، بر من منت گذاشتید احسانمند تانم .