از لبِ بــــاده پـــرستت به لبـــم آب بده
تاریخ نشر پنجشنبه پنجم قوس ۱۳۹۴ – ۲۶ نوامبر ۲۰۱۵ هالند
احمد محمود امپراطور
کابل/افغانستان
از لبِ بــــــاده پـــرستت به لبـــــم آب بده
قـدحی پـــر شـــده از آن مُـــلِ نــایاب بده
دست خود حلقه بزن تنگ در آغوشـم گیر
زلفِ مشکیـن تو بدوری کمـــرم تــاب بده
در بهشتِ تن گلبــرگ و خدا گونه ی خود
منی در مانده و عاصی شده را خواب بده
کودکِ نو سفـــر عشق و نــو آمـوز هستم
بــه من استـــــــاد سخن درس ز آداب بده
آسمـــانِ دلِ من گشتـــه چو زلــف تو سیاه
روشنـــــایی بـــه شبــــم از رخِ مهتاب بده
تویی صیاد و من آن ماهی شوریده ی موج
در دل قلــــــــزم شــب آمـــده قــــلاب بده
دست خالــــی نــــروم من به نبــــرد رقبـا
ز کمان خانه ی ابـــــرو به من اسباب بده
من که مـــادون در و درگهی عشقت باشم
به ســـرم نــــاز کن و حکم چو ارباب بده
بگذار هــــر چه به محمود دلت میخــواهد
اســــم دیوانــــگی را بهــــرِ من القاب بده
——————————
بامداد یکشنبه اول قوس ۱۳۹۴ هجری خورشیدی
که برابر میشود به ۲۲ نوامبر ۲۰۱۵ میلادی
ســـرودم
احمد محمود امپراطور
کابل/افغانستان
درود به امپراطور عزیز ، سروده زیبا و مملو از احساس است. متاسفانه دیروز نسبت مریضی نتوانستم که آنرا نشر کنم. مانند همیشه عالیست. موفق باشید. مهدی بشیر
درود به رهبری و کاربران خبره سایت وزین ۲۴ ساعت. !
استاد بزرگوار قلبا ناراحت شدم که شما ناجور شده آید.
از خداوند متعال برایتان صحت و سلامتی کامل استدعا دارم.
بهروز و رستگار باشید.
بهبهبه بسیار عالی و دلنشین قلم تان رنگین باد و کلام تان همیشه جاری باد
بانوی گرانمایه و فرهیخته محترمه داکتر وحیده اطبای درود های من نثار تان. !
از حضور سبز و فعال شما کهکشانها ممنون و مدیونم.
امپراطور
از شهر کابل