بیچاره
تاریخ نشر یکشنبه چهارم نوامبر ۲۰۱۲هالند
نوشته نذ یر ظفر
بیچاره
عجب عجب اگر از عــــشق او کناره شوم
کمک کمک به جمع دوســـــتان شماره شوم
چمن چمن برسد بر سرم طـــــراوت و شور
خوشا خوشا که به دوران خود دو باره شوم
کسی کسی به کسی قصـــــــه ام بـــیان نکند
خدا خدا بکـــــند تا به استـــــــــــــخاره شوم
قــــــــدم قـــــــدم گــــــذرم از محبت رویش
نفــــــس نفـــس بکشم از خوشی شراره شوم
وداع وداع بکنم با حـــــضور حضرت حسن
کـــجا کـــجا بـــروم تا بفــــــــکرو چاره شوم
نذ یر ظفر
نذیرجان سفربخیر
بهرکجا که رویِ همسفر«ظفر»باشد
فروغ راهِ تو گردَم ترا نظاره شوم
فروغ گرانقدرم ممنون محبت تان
چقدر شرینه! و قسمیکه درک کردم سفری در پیش رو دارید جناب شاعر عزیز،خداوند پشت و پناهی تان و با خیر و بهروزی انشاالله دوباره بر گردید.سپاس و خدانگهدار!
شهلای عزیزو با درک واقعا خداوند قریحه و احساس عالی نصیب تان کرده و درک تان آیینه واقعیت است همانطوری که قیاس نمودید درست و بجاست در حفظ خداوند متعال باشید با اشعار دلپذیر و زیبای تان
محترم نذیر جان ظفرسلام!
اگر به طالع من آشنا (ظفر) گردد
فداِ ماۀ رخش هر نفس دو باره شوم
خواهش میکنم! بخیر انتظاری بینش و سرایش دوبارهء تانرا داریم در این دریچهء شگفت انگیز.به سلامت!!!
نذیر ظفر گرامی درود بر شما!
گذر گذر کنی زین بزم ما «ظفر» ار تو
به محضرت ز کلام غزل ستاره شوم
بگوبگو که چو دل باز پاره پاره شوم