مُحبت پیشه
تاریخ نشر جمعه ۱۶ نوامبر ۲۰۱۲هالند
حسن شاه ” فروغ “
۱۶ / ۱۱ / ۲۰۱۲
لندن
مُحبت پیشه
درین غُربتسرا بَرخویشتن آواز می خوانم
زِدردِ خویش ویارو همدم وهمبازمی خوانم
از اینکه بلبلِ آواره ای در بند و زنجیرم
بیادِ آن پریدن ها و آن پرواز می خوانم
درین کُنج قفس بال و پرِبشکسته مینالم
زِ سوزِ دل برایت ای بُتِ تناز می خوانم
نه دیگرازگل وگلشن نه از باغ وچمن گویم
بَدردِ هموطن آغُشته ام همراز می خوانم
شکستن نای و بَر آتش کشیدن آن نیستان را
بَدُور از نیستان بِدون نی بی ساز می خوانم
به آتش بسته اند کاشانه ام را خانه بَر دوشم
پُریشان خاطر و افسُرده سَر افراز می خوانم
ندانم اِنتهایِ شام هجرانم چه خواهد شد
برایت ای وطن از حُرمت و اعزاز می خوانم
فروغِ آفتابِ زندگی در حالِ نوسان است
بپایان آمد این دفتر من از آغازمی خوانم
با تقدیم احترام فروغ از لندن
فروغ گرامی ، بازهم مثل همیشه عالی و خواندنیست. سلامت باشید.
مهدی بشیر
شعر و مضمون هردو قابل توصیف اند أما مهارت شما در بکار برد واژه ها از همه دلپذیر تر است.
سوزنده اما دلپذیر!
از جناب شریف حکیم و شهلاجان ولی زاده
مثل همیش سپاسگذارم در پناه خداوند باشید