زبان مادری
تاریخ نشر دوشنبه سوم حوت ۱۳۹۴ – ۲۲ فبروری ۲۰۱۶ هالند
زبان مادری
تهمینه طهورا دانشجو
ای برادر با زبان مادری حرفی بزن
رونق بازار حسنش را ز قلبت پس نزن
قیمت در دری را هرکه داند در جهان
میکند با آن تکلم تا که ماند جاودان
چون فراموش میکند هرکس زبان مادری
میکند صحبت و یا هم با زبان دیگری
میبرد از یاد خود را با سخن های خطیر
اندران زندان نادانی کند خودرا اسیر
گر سخن خواهد بگوید از دل وجان بی ملال
این زبان مادری است که ندارد چون مثال
گربه حافظ بنگری با این زبان کرده بیان
شعر پارسی اش که باشد تا همیشه جاودان
ما ز سعدی مولوی و رودکی داریم پیام
زنده وجاوید داریم ما زایشان هر کلام
این که فارسی و دری وتاجیکی هست یک سخن
هست جمله یک گلی ازاین گلستان وچمن
که بود در هرسه مارا این چنین نام آوران
که رسیده نام آنها تا به اوج آسمان
باشد آنها را سخنهای شکرگونه چو قند
از حکایت ها وامثال خردگونه چو پند
حرف ناقص را نگو از لهجه ناب دری
چون به دلها میزند چنگ این زبان مادری
گر چه روزی اینچنین نام می شود تجلیل باز
لاجرم مانده به جمله عالمان صدگونه راز
بس نکن تهمینه حرفت را ازاین باب کلام
چون که بر دلها نشیند این سخنها والسلام
تهمینه طهورا دانشجو
درود به خواهر عزیز و گرامی ام خانم تهمینه طهورا دانشجو و سروده زیبا و مملو از احساس . خط بردم و خوشم آمد . موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر