مخمس بیغش بر غزل حافظ
تاریخ نشر پنچشنبه ۱۳ جوزا ۱۳۹۵ – دوم جون ۲۰۱۶ هالند
مخمس بیغش بر غزل حافظ:
محمد یحیی بیغش
ارسالی : احمد الله بیغش
هرگز ارمان وصالت ز دل مان نرود
هرگز از قلب من این آتش سوزان نرود
هرگزم دل ز سر کوی تو جانان نرود
هرگزم نقش تو از لوح دل و جان نرود
هرگز از یاد من آن سرو خرامان نرود
از دلم زخم نگاه خم و پیکان فگنت
از تن و جان من از عشق خود آتش زدنت
از مشام من تنها شده عطر بدنت
از دماغ من سر گشته خیال دهنت
بجفای فلک و غصه دوران نرود
ای خدایِ دلِ آزرده به نامت سوگند
که ز عشق تو به زنجیر جنونم پابند
عشق تو حلقه به پای دلم حالا نفگند
در ازل بست دلم با سر زلفت پیوند
تا ابد سر نکشد و از سر پیمان نرود
هر چه امید وصال تو که تسکین من است
هر چه این عشق که دارم به تو و دین من است
هر چه این عهد و وفا بر تو که آیین من است
هر چه جز بار غمت بر دل مسکین من است
برود از دل من وز دل من آن نرود
رونق از روی تو تا بزم می و نای گرفت
هر کی الفت ز همان چشم مهرزای گرفت
هوس بوسه از آن لعل شکر خای گرفت
آنچنان مهر تو ام در دل و جان جای گرفت
که اگر سر برود از دل و از جان نرود
گر چه این عاشق بیچارهء تو مهجور است
دل به امید وصال تو چنین مسرور است
آن دلت تا بکی از کوی وصالم دورست
گر رود از پی خوبان دل من معذور است
درد دارد چه کند کز پی درمان نرود
هر کی خواهد که نه از دیده فشاند باران
هر کی خواهد که نبیند المِ بی پایان
هر کی خواهد که چو بیغش نشود دل بریان
هر که خواهد که چو حافظ نشود سرگردان
دل به خوبان ندهد وز پی ایشان نرود
محمد یحیی بیغش
سروده شده در سال ۱۳۶۷ هجری شمسی.
دورد به آقای محمد یحیی بیغش وتشکر از مخمس زیبا شان ، همچنان از احمد الله بیغش که لطف کردند و مخمس پدر ش را فرستاد ه اند . موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر
درود و مهر خدمت استاد فرهیخته و فضیلت مآب جناب مهدی بشیر گرانقدر .
از لطف و مهر و محبت معنوی شما کهکشانها سپاس .و تشکر از این که سرود پدر بزرگوارم را پسندیدید و نشر کردید.
در سایهء رب ذوالجلال سربلند و سرخ روی و کامگار باشید.
ایام بکام تان باد .
بیغش
از کویت
درود بر آقای بی غش
قلمت نویسا باد خیلی عالی سرودین آرزوی موفقیت
بازم منتظر اشعار بعدی تان هستیم .
زاهد جان دوست فرهیخته و گرانقدرم :
از لطف و مهر و از خوانش تان سپاسگزارم پاینده بمانی عزیز برادر .