نوشته یی در باره ی آموزگار
تاریخ نشر سه شنبه ۱۳ میزان ۱۳۹۵ – چهارم اکتوبر ۲۰۱۶ – هالند
نوشته یی در باره ی آموزگار
اگر معلم نبود خدا موجودیت اش را آشکار نمیکرد.
معلم شمع نیست تا بسوزد و نا بود گردد. معلم اندیشه است و روح ارزشمند و سرگردان او در تن پوشه ی اندیشه و روان دانشآموزان و نسل بشر ادامه و روزبه روز گسترش می یابد و ماندگار میشود.
معلم با این کارش و پیکارش در اندیشه و دانشهای روز بشر فربه تر از گذشته میشود و دیگردیسی و تحول مییابد. معلم تن وماده نیست که بمیرد و محوشود، معلم حیات جاودان است و روح سرگردان جامعه ی انسانی. معلم تپش و جوشش لایتناهی ست؛ معلم عشق بینهایت و ابدی ست. معلم فلسفه ی ایثار است و تداوم ارزش و وقار.
مسوولیت و رسالت معلم روزمره گیها و آموزش مطلق نصاب تعلیمی و آموزشی نیست. رسالت و مسوولیت بنیادی معلم نهادینه ساختن اخلاق در رفتار و کردار دانشآموزان و دانش جویان است و دادن اندیشه برای آنان. معلم باید بانی انقلاب فکری در ذهنیت دانش آموزان و دانش جویان خویش باشد و با آموزه های نغز و زنده ی خود در رفتار، پندار و شخصیت شاگردان خود تحول و دیگرگونی ایجاد کند و به این ترتیب انگیز هی تغییر و انقلاب فکری در جوامع بشری گردد. معلم واقعی و روشمند طرف دار مشارکت و گفت مان دانشجوییست و درس یک جانبه، تکراری و طوتی وار نمی دهد. معلم خوب رفیق و مشاور دانش آموزان و دانش جویان است نه تکرای، مستبد و سخت گیر. معلمان خوب همواره جانب تساهل و تعادل را می گیرند و منتقم و عقده مند نیستند. معیار و ملاک ارزیابی و ارزشیابی معلمان عادل اخلاق و سلیقه ی بیرونی دانشآموزان ودانشجویان نیست، بل بینش، خلاقیت، توانایی و قدرت تجزیه و تحلیل آنان است. معلمی سخن رانی هم نیست بل سخن فهماندن و فهیمیدن و سخن ران کردن است. معلم خوب سکوی پرواز است برای دانشآموزان و دانشجویان خود نه سوته و اهرم سرکوب و سکوت.
آماج من در این گفتار کوتاه و فشرده معلمان واقعی و رسالت مند اند؛ معلمان به معنا، معلمان شکیبا، دانشمند و روشمند نه معلمان کاسب و غاصب و معلمان مزد بستان و روزگذران. حرف اینجا روی نخستین و آخرین معلم نیست، حرف روی معلمیت است. حرف روی آرمان، ارزش و روند و رسالتیست که تا چرخ روزگار است، جریان دارد؛ مثل ماه، خورشید و ستاره گان؛ مانند بحرها و اقیانوسها، مانند آبشار نور وکهکشان شوق. معلمیت موضوع است نه موضع و برای همیش در ابزار وجودی معلم متعهد، کاردان و عشق مند وجود دارد و در روح ملتهب و مضطرب او پرسه می زند. معلمیت مکتب است، مکتب برای مکتب و معلم محور و محراق پیش برد این مکتب. دبستان معلم دبستان عشق است و دبیرستان رویاهای روشن فردا. معلم یک جریان است، جریانی که با پرتو روشنی ها و عشق و ایثار، دل سیاهیها و بنبستها را می درد و روزنههای نو را در برابر چشمان زندهگی و حیات جوامع بشری باز میکند. معلم شاهراه پوینده گیست و مرشد انسان آواره در برهوت هبوط وتاریکی. معلم قافله سالار قافله ی انسانیست به سمت روشنایی و باروری و بالنده گی. معلم بیچاره نیست بل مایه ی مباهات بشر است و روح سازنده ی هستی. معلم مشاور، رهنما و مدیر است. رهبران واقعی ملتها و جوامع بشری معلمانند. بودا معلم بود، کنفوسیوس معلم بود و گاندی نیز معلم بود. در ستایش معلم هر چه بگوییم کم است و ستایش معلم زبان و قلم توانا و هنرمند می خواهد و در فرجام اینکه اگر معلم نبود خدا موجودیت خودرا آشکار نمیکرد و انسان برای همیش حیوان باقی میماند و هستی جنگلی بیش نبود
روز آموزگار به همه آموزگاران ورجاوند خجسته باد !
پ.ن: معلمان کاسب و غاصب آنانی اند که بدون داشتن ویژه گیهای معلم واقعی، خود را بر مسند ارزش مند معلمی جازده اند و این جایگاه والا و ارزنده را غصب کرده اند.
باوربامیک
درود به محترم استاد عنایت الله باور بامیک ، روز معلم به تمام معلمین عزیز و دانش آموزان گرامی مبارک . عکس ها وضع بعضی از مکاتب افغانستان را نشان میدهد که با وجودیکه ملیارد ها دالر وارد کشور شد و همه به جیب های کرزی ، غنی ، عبدالله و و زرای دولت کرزی و دولت وحشت ملی و دیگر خایین ها و چپاولگر ها که اکنون برای گدایی به بروگسل رفته اند . تا بازهم بنام کشور و مردم دالر بگیرند ، نه از مکتب ، درس ، معلم ، امنیت ، خانه ، زندگی ، کار و فابریکه خبری است و همه پول ها بازهم تاراج خواهد شد. لعنت به این دزد ها . موفق باشید. مهدی بشیر