۲۴ ساعت

08 اکتبر
۱ دیدگاه

طوفان و تو .. .

تاریخ  نشر شنبه  ۱۷  میزان   ۱۳۹۵ –  هشتم    اکتوبر  ۲۰۱۶ – هالند

( طوفان و تو .. . )

محترمه خانم حبیبه کوهستانی

هنوز بر پیکر

زورق شکسته ی ،

اسکله ی یادت

لنگرگاه خاطره ها

برجاست !

هنوز دست ،

هیچ غواصی

از شکار مروارید

نگین ماه را

بر انگشت شب

هاله نبسته ست !

هنوز ، هیچ

طوفان امواجی

فانوس ساحلی را

که روی باور دستانم

لرزان میلغزند …

اما ،

ساده ا

نشکسته ست !

بگذار ابر ها ،

سیه تر

ازین شب بگذرند …

ابها بشکنند …

باز هم ،

شناور میشوم

اشنا با ابهای قدیم

بر تن اقیانوس ها

خواهم جهید

تا جزیره خشک

خواهم طپید

نعش فاصله را

میبرم تا سونامی

مرگ ابهای کور !

جشن ماسه هاست

که خواهند رقصید

نرم نرم ،

با ترانه ی ،

در تاوان عشق !

( ح. کوهستانی )

 

یک پاسخ به “طوفان و تو .. .”

  1. admin گفت:

    درود به خواهر عزیزم محترمه خانم حبیبه کوهستانی و تشکر از سروده زیبا ، عالی و مملو از احساس تان. خط بردم خوشم آمد . موفق وسلامت باشید. و در آینده لطفآ از طریق این ایمیل mehdibashir@gmail.com بفرستید و همچنان یک فوتوی روشن . موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما