نامها وقصه های فلکلوریک کابل
تاریخ نشر شنبه ۵ جنوری ۲۰۱۳ هالند
نامها وقصه های فلکلوریک کابل
نوشته کریم پوپل
***
ده افغانان شهر کابل :
محوطه بود که بطرف شمالش دریای کابل جنوبش بالاحصار شرقش چمن حضوری و غربش کوه شیر دروازه بود . از آن دور تر یعنی نوآباد ،دهمزنگ ، ده افغانان ، شهر آرا ، ده کیپک ، چهاردهی وغیره به نام دهات یاد می گردید.
در زمان امیر عبدالرحمن خان شخص بنام حبیب اله از مردمان کوچی متهم به قتل خواهر خود میشود. عبدالرحمن خان ومحاکمه وقت این شخص را برای مدت ۲۵ سال حبس می نماید. حبیب اله پسر یک یکی از خوانین کوچی بود . پس از محاکمه حبیب اله تمامی خانواده حبیب اله بخاطر خبر گیری ونان دادن حبیب اله در ده افغانان مسکن گزین میشوند . این گروپ کوچی مالدار بودند آنها برای مردم کابل شیر پنیر گاو وگوسفند تربیه مینمودند. بدین لحاظ مردم کابل این ده را به نام ده افغانان گذاشتند.جوی شیربه احتمال قوی جوی شیر در زمان یکی از این دو شخص حفر گردیده است. چندرا گپتا موری پدر اشوکا(۲۵۰ق م) ،ویا ظهیرالدین محمد بابر مغول ۸۹۹هجری شمسی . زیرا در هردو دوره تعداد زیاد هندو ها در کابل زندگانی داشتند. جوی شیر یکی از بزرگترین و طویل ترین جوی کابل بود. درین جوی اهل هنود مطابق به رسم خود شیر می ریختند. در زمان چندرا گپتا هنوز بودیزم در کابل مروج نگردیده بود هندویزم پا برجا بود. درآنزمان هندوان کابل را به نام بهشت یاد می نمودند زیرا کابل سرمنشع سه دریابود . بدین لحاظ هندوان بزرگترین معبد خودرا بنام آسمائی در کنار جوی شیر اعمار نموده بودند. بابر شاه در حصه اعمار جوی ها وباغها خیلی تلاش نمود. زمانیکه بابر به کابل حمله مینماید تصادفاً در همان روز در کابل یک زلزله شدید رخ میدهد. مردم کابل به عوض جنگ در جستجو مردگان خودمیشوند. بابر زمانیکه مردم را بااشک میبیند با مردم کابل همدردی می کند. او وسربازانش در اعمار کابل کوشش زیاد نمودند. پس از آن بابر در دل مردم جای گرفت. سپس بابر ،مادرش در شهر کابل بنا های اعمار نمودند. پس از اینکه بابر پایتخت را از کابل به آگره انتقال داد . شهر دار کابل شخص بنام علیمردان خان کار اعمار شهر را پیش می بردو علیمردان خود نیز باغی را بنام علی مردان اعمار نمود که نام آن تا اکنون زنده است.
سرای شهزاده :
بسیاری دوستان ۳۰-۵۰ سال در کابل زندگی می نمایند ولی در مورد سرای شهزاده شاید چیزی ندانند. سرای شهزاده (سرای سنگ ماشه ) اولین مارکیت سیاه تبادل اسعار است که در سال ۱۹۳۵توسط شهزاده عبدالعزیز نواسه هفت پشت احمدشاه بابا به بنیاد گذاشته شد. عبدالعزیز در سال ۱۳۱۴ زمین این سرای را به مبلغ ۷۰۰ هزارافغانی از دولت خرید .درآن زمان هاشم خان کاکای ظاهرشاه صدراعظم وقت بود. شهزاده عزیز دارای شش پسربود. پس از وفات شهزاده عبدالعزیز تیمورشاه احمدشاه وبابر شاه در سرای مذکور سهیم بودند .اکنون بابرشاه ابتکارعمل را بدست دارد. بلاثر جنگهای تنظیمی این سرای تا اکنون سه بار چور ویکبار پس از چور سوخته است.تنظیم که مسولیت امنیت این تعمیر رااز سال۱۹۹۲-۱۹۹۵ داشت شورای نظار بوده است. در طول سالهای جنگ ۲۰ صراف کشته وسرمایه ۲۰۰ صرافی سرقت شده است. پولهای سرقت شده توسط افراد مسلح در اثنای انتقال پول ،یا ربودن صراف ، داخل شدن به دکان ویا خانه صراف صورت گرفته است. این سرای در اقتصاد و سرنوشت کشور رول ارنده را بازی نموده است. پس از سال ۲۰۰۲بانک مرکزی افغانستان، بانک جهانی و صندوق وجهی با این سرای همکاری اقتصادی داشته در استناد تبادل اسعار کمک بشر دوستانه خودرا انجام داده اند.، قبلاً در هفته ۶۰-۵۰ میلون دالر را به این بازار عرضه میداشت . فعلاً تا حدود تقلیل یافته است. بالا ثر این کمک نرخ اسعار در طول ده سال وضیعت نسبتاً ثابت را داشته است. قابل یاد آوری میدانم درسال جاری مبلغ ۱۱۹ ملیارد افغانی در دوران است در حالیکه سالهای گذشته ۹۰ ملیارد افغانی در گردش بوده است . که ۲۵ فیصد افزایش را نشان می دهد . علت آن کاهش دالردر بازار و افزایش قیمت اجناس میباشد.
کارته سخی :
در زمان سلطنت احدشاه بابا پادشاه بخارا مردم شمال را علیه حکومت ابدالی تحریک می نمود. پس از اینکه قشون احمدشاه بابا بلخ را تصرف نمود شاه ولی خان بامیزائی را به بدخشان فرستاد. شاه ولی خان صدراعظم خرقه مبارک را از بدخشان به مزار واز مزار شریف بکابل و قندهار انتقال داد. در محل که زیارت سخی کابل قرار دارد . قشون احمدشاه بابا برای چند شب استراحت نمودند. خرقه مبارک را دربالای سنگی گذاشتند که فعلاً دربین خود یک چاک دارد . درهمین شب یکی از درباریان احمدشاه بابا فوت نمود که از اهل تشیع بود. احمدشاه بابا این شخص را درهمین جا دفن نمود. چون مردم شهر سخت مذهبی بودند محل که خرقه گذاشته شده بود آنرا زیارت شمردند ودر آنجا مسجد اعمار نمودند. از اینکه شخص فوت شده یکی از بزرگان اهل تشیع بود سایرمتقدین این مذهب نیز مردگان خودرا درهمین محل دفن نمودند. امروز زیارت سخی یکی از مهمترین محله مذهبی تاریخی وتفریحی مردم کابل گردیده است .
شهدای صالحین :
درسال ۳۲ ه ش لشکر اسلام از دو سمت بکابل حمله نمودند از راه دهمزنگ و از بالای کوه شیردروازه لشکر اسلام که از راه دهمزنگ حمله نمودند توانستند دیوار را شکاف وداخل کابل شوند ولی لشکر که از راه کوه خواجه سفا یا شیر دروازه حمله نمودند همه کشته شدند. واین شهیدان در همین محل دفن شدند که بنام شهدای صالحین یاد می گردد.
عاشقان عارفان :
زیارتگاه خاص مردم کابل است که در آن جا غرض مراد خود میروند. در محل عاشقان وعارفان متنفذین ، ادبا ، شاعران ، دانشمندان ، شهزادگان و عاشقان قدیم کابل مدفون گردیده است. این محل به همین معنی نام گرفته است. مردم کابل همیشه با کلتور بوده به بزرگان دین و علم که افغانی بوده اند احترام داشته و به کسانیکی در زندگانی نزدیک به خداوند بودند بصفت زیارت قبول نموده اند. ولی هستند کسانی تا که مرده عربی نباشد آنرا زیارت قبول نمی نماید.
کوچه اندرابی :
نام یک فامیل بزرگ است که از اندراب بکابل می آیند و در محوطه کنار دریای کابل بودباش را آغاز نمودند. بدین لحاظ مردم کابل آنها را اندرابی می گفتند. این مردم تجارت حیوانات را می نمودند . حیوانات را از ولایات بکابل آورده میفروختند. آنها درهمین محل سرای را اعمارنمودند که در آن سرپرستی حیوانات را مینمودند پس از آن آهسته آهسته توسعه یافت .در زمان نادرشاه دردو طرف اندرابی سرک سازی نمودند.و تعمیرات ساخته شد.
گذر سردار جهان خان :
سنگ تهداب این کوچه را سردار جهان خان پوپلزای سپهسالار احمدشاه بابا گذاشته است. سردار محمد جهانخان زمانی به سمت حکمران پنجاب مقرر شد. در شورش سکها وی دوباره بطرف وطن عودت نمود درهمین زمان خانه در کابل بنا می نماید. زمانیکه تیمورشاه پادشاه میشود پس از مدتی اورا از وظیفه سبکدوش نموده در دشتهای فراه تبعید می سازد. در زمان عبدالرحمن خان یکی از اولاده او بنام مهندس برگیت عبدالغیاث خان قومندان قوای کار حربی مقرر میشود. برگیت عبدالغیاث در توسعه کوچه زحمات می کشد. او مکتب را غرض تربیه اولادهای خود بنام مکتب ابتدایه سردارجهان خان تاسیس می نماید. برگیت عبدالغیاث راه شبر را به ۴۰۰۰۰ طلا اشرفی ونقره نیکلای اعمار می نماید. ودر زمان امان اله خان سرک غازه وپغمان را اعمار می نماید. پسر برگیت عبدالغیاث فرقه مشرعبدالطیف خان پوپل (مشهور به عبدالطیف کمیدان) هم صنفی امان اله خان بود. امان اله خان در زمان سلطنت خود عبدالطیف خان را منحیث لوی درستیز مقرر نمود. عبدالطیف خان یک گروپ از پوپلزایان را از قندهار به این گذر ناقل ساخته همه را به بصفت افسر گارد شاهی مقرر نمود.که مردم آنها را بنام شاهی یاد مینمودند. الی سال ۱۳۴۲ همه پوپلزای درین کوچه زندگی مینمودند. پس از ۱۳۴۲ هرکس به هرطرف کابل پراگنده شدند. امروزفقد یک فامیل بنام خلیل اله پسر کرنیل آصف باقی مانده است. مردم این کوچه قصه های دارند که دو آنرا بشمادر قلم مینویسم.
برگیت عبدالغیاث مهندس موسس سرک راه شبر ، غازه پغمان، مکتب سردار جهان خان کابل
بسیار جالب