آتش نفسان
تاریخ نشر پنجشنبه ۳۰ جدی ۱۳۹۵ – ۱۹ جنوری ۲۰۱۷ – هالند
آتش نفسان
محترم عبدالله وفا
اندر صف آتش نفسان ؛ شاه جهانم
سر قافله و رهبر دل سوخته گانم
مارا که هوای طربم نیست درین شهر
ازفرقت و از دوری آن غمزده گانم
مطرب به طرب کوشد و عاشق به تمنا
بیچاره منم آنکه غمش کرده خزانم
دردا که ز بس ناله و فریاد نمودم
نه آه به جگر مانده و نه روح و روانم
چون کالبد بی روحم و چون شاخه بی بر
اشکم ز مژه جاری و بر لب شده جانم
بلبل ز غم گل شده بس واله و شیدا
من از غم آن راحت جان ؛ بس نگرانم
دیریست که غم بر سر غم لانه نموده
حیرانم و نالانم و خود هیچ ندانم
منظور من از ناله و فریاد همین است
تا روح و روانم بر جانان برسانم
دامن ز گل وفصل طرب زود بچیدم
چون مهر و ( وفا ) از دل و از دیده نهانم
دوشنبه ۱۶جنوری ۲۰۱۷
( وفا ) ۲۱ شب ویانا
تشکر از جناب آقای عبدالله وفا ، سروده عالیست . موفق وسلامت باشید.
مهدی بشیر
سروده بسیار عالی استاد وفا صاحب