یکراهی …
تاریخ نشر سه شنبه ۲۲ جنوری ۲۰۱۳ هالند
یکراهی …
حشمت امید
جنوری ۲۰۱۳
***
دیگر ، دلـــم به راه غـمی انتــــــظار نیست
آنجا که هست غصه ، دگـر غصه کار نیست
من ، هرچه خوب بوده ، به دل قاب کرده ام
تکرار لحـــــظه های خوشی ، بار بار نیست
بر ساعـتی که میـــگذرد ، بوســــــــه میزنم
ساعات زندگــــــــــــانی من بیشــــمار نیست
هر روز شمس ، شعــر نوی دارد از غروب
بعد از غروب ، منظره ای جز غـبـار نیست
بر جلـــگه های تشنه که بینند خــــواب آب
شبــــنم ، ترنم است ولی آبشـــــــــار نیست
یک گل اگر ز بخت درخت سر کشد ز شاخ
این گل نشــــانه ای ز تمام بهـــــــار نیست
با این قد شکـــستهء خـــود راست مــیروم
جز این ، مرا به زندگی ام اخــــتیار نیست
جنــــجال عمر گرچه زیادست ، دل خــوشم
بار نفس به سیــنهء من پایـــــــــدار نیست
غمــــنامه بوده قصــــهء تکـــــــرار زندگی
چیزی جز این به حافــظهء روزگـار نیست
آیین راستـــــــگویی من ، شــــــد بلای من
آن دوست کیــست کز سخنم داغـدار نیست
بیگــانگی که نیست به فرهـنگ ما عـجیب
آنچـه عجیب هست ، دگــر یار ، یار نیست
** **
حشمت امید
سروده مملو از احساس سروده اید جناب امید . به امید خوب ترین هایتان درین صفحه . همیشه بهار باشید،
آقای حشمت جان امید. سروده تان زیبا و عالیست. موفق باشید. مهدی بشیر
جناب آقای امید،اینبار اولم است که از شما میخوانم که خیلی هم خوشحالم! کامگار باشید دوست گرانقدر!
شعر عالی ، مصرع ها بهم چسپیده و بیت ها همه با معنی همچون اعضای بدن یک غزل هم آهنگ گردیده و یک غزل زیبا و رسا را بوجود آورده
حشمت جان امید همینطور با اشعار زیبای تان ما را خوشحال بسازید.
واه آقای امید زنده وسلامت باشید با ین سرود ای زیبا و خوش بیان تان دست شما دردنکند
گلهایِ دسته بسته ازآن خاطرات باغ
در باغ و راغِ ما یکی از هزار نیست
فروغ
تا میتــــوان براه محــــــبت قدم گذاشت
در عمر و این جهان رمقی اعتبار نیست
بسیار زیبا و دلنشین سلامت باشید هما یون عزیز
درود به شاعر وارسته محترم حشمت ” امید” صاحب..!
بیگــانگی که نیست به فرهـنگ ما عـجیب
آنچـه عجیب هست ، دگــر یار ، یار نیست
حشمت امید
ای آشنای تازه رسیده در این دیار
ازما مپرس که یارچرا درکنار نیست
با عرض سلام وادب جوهر ازآلمان.