نباشد غیــر اشک و ناله، لبخند
تاریخ نشرسه شنبه دوم جوزا ۱۳۹۶ – ۲۳ می ۲۰۱۷ – هالند
نباشد غیــر اشک و ناله، لبخند
محترم احمد محمود امپراطور
نباشد غیــر اشک و ناله، لبخندِ که من دارم
بدردِ دل نمی ماند همیــــن دردِ که من دارم
در آتش سوختــم در آب غرق موج ها گشتم
ندانم غیری غفلت چیست ترفندِ که من دارم
هـــــــــــوا دارد سرِ سودا پرستِ تن پریشانم
غــــم مستقبل و ماضیست پیوندِ که من دارم
جــــگر از گرمی شوق وصالش گاز میگیرم
بجـز زهر هلاهل نیست این قندِ که من دارم
دو تا شد قامتم از هجر و دست من نمی گیرد
پری رو صورتی، سروی برومند که من دارم
تمـــــام هستی باشـــــد کارگاهی خلقتِ نازش
کمی بی پرده میگویـــــم خداوند که من دارم
سرشـــــکم آب زمزم، قلب من دارالمکان او
چه بهتـــــر زین حیاتِ آبرومند که من دارم
زبانم جاری شد از شعر های شکرین بارش
خُمــــارم نشـــکند محمود، آوند که من دارم
—————
بامداد چهارشنبه ۲۷ ثور ( اردیبهشت ) ۱۳۹۶ آفتابی
که برابر میشود به ۱۷ می ۲۰۱۷ ترسایی
ســــــــرودم
احمد محمود امپراطور
درود به برادر عزیز و گرامی احمد محمود امپراطور ، تشکر از سروده زیبا و خواندنی ات . موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر
فاضل دانشمند کاکا بزرگوارم جناب محترم محمد مهدی بشیر هروی صاحب از شما و گروه فرهنگی و تیم تخنیکی سایت وزین ۲۴ ساعت کهکشانها سپاسگزارم.
شاد و بهروز باشید.
امپراطور
از
شهر
بیم
و
امید
کابل
افغانستان