دردِ دوری
تاریخ نشر چهار شنبه ششم فبروری ۲۰۱۳ هالند
« دردِ دوری »
شریف حکیم
فبروری۲۰۱۳سدنی
***
آشیان گم کرده را با قصرِ زرین کار نیست
تلخ کامان را هوایِ ، بادۀ گلنار نیست
هیچ معجونی علاجِ ، دردِ دوری ها نکرد
درد هجران را دوا ، جز لمحۀ دیدار نیست
از فراقِ خویشتن ، با خویش دارم گفتگو
هرزه گویی های من ، از نشئه و خمار نیست
تلخیی طبع و مزاجم حاصلِ آواره گیست
آن گلی کاندر بیابان سر زند ، بی خار نیست
اشک از چشمی زدودن ، خصلتِ مردانه گیست
آنکه می دزدد تبسم از لبی ، عیار نیست
شکوه ها دارد دلم از غربت و جبرِ زمان
شیونِ شب های تارم ، از فراقِ یار نیست
صد بیابان ناله میجوشد ، به پای کاروان
لیک آن گوشی که بشناسد جرس ، بسیار نیست
خنده ات از چیست بر سیمای پرچینم ، جوان ؟
مُهرِ عمرِ رفتۀ ما است ، این شیار نیست
شریف حکیم
آقای حکیم عزیز ، باز هم زیباست . موفق باشید. مهدی بشیر
شریف جان(حکیم) صاحب!غزل تراژیدی تان بسیار زیبا است.
سلامت وسرفرازباشید.
حکیم عزیز زیبا سرودی و پُردرد
گر نسازد چاره ای دردِ مرا خاکِ وطن
هر دوایِ چاره سازِ دردِ ناهنجارنیست
فروغ
چه پُر جاذبه….
وجود ما که زمانی جوشمع جمعی بود
در این دیار چو اشک چکیده را ماند
قطعاً همینطور است که شما تصویر کرده اید.
ای شریف خوش بیانم درو گوهر سفته یی
خواب خرگوش است یاران هیچکس بیدار نیست
درود بیکران بشما شریف عزیز بی نهایت زیبا ؛ موزون و مقبول