گر چه خاموشـــــم ولی آهم به گردون میرود
تاریخ نشر پنجشنبه هفتم فبروری ۲۰۱۳ هالند
مخمس بر غزل : رهی معیری
احمد محمود امپراطور
سه شنبه ۱۷ دلو ۱۳۹۱ هجری خورشیدی
***
تــــا به دور ِ دامن ِ آن گـــل بــــدن پیچیده ام
همچو پروانــــــــــــه به بوی یاسمن پیچیده ام
از نفس هـــــایش به معنیء سخن پیچیده ام
نه بشاخ گل نه بر ســــــــرو ِ چمن پیچیده ام
شاخــــــه ی تاکــم بگرد ِ خویشتن پیچیده ام
————-
از دل دیوانـــــه ی من شــور و افسون میرود
از دو چشم من بجای اشکهــــــــا خون میرود
در بیابـــــــان عــــــــدم لیلی ز مجنون میرود
گر چه خاموشـــــم ولی آهم به گردون میرود
دود شمع کشتـــــــــه ام در انجمن پیچیده ام
————-
غیر دیــــدار ِ تو دیدن نیست من کورم ز چشم
من ز خود رفتـــــــم بیاد تو و مخمورم ز چشم
من در آغوشم ترا خواهـــــــــم معذورم ز چشم
میدهم مستی به دلها گرچه مستورم ز چشم
بوی آغوش ِ بهــــــــــــارم در چمن پیچیده ام
————-
از غمت واسوختـــــــــــــم بر من کجا آرامشی
از گــــــــــــره ی طره ات بر دل نشد آسایشی
همچو غنچه داغ گشتم من به این لب خامشی
جای دل در سینــــــه ی صــــد پاره دارم آتشی
شعله را چون گل بدور ِ پیــــــــرهن پیچیده ام
————-
چون شـــــراب تلخ میان کوزه میجوشم رهی
از لبِ باده پرست اش بــــــاده مینوشم رهی
امپـراطور رفتــه از خود یعنی بیهوشم رهی
نــــــازک اندامی بود امشب در آغوشم رهی
همچو نیلوفــــــــر به شاخ نسترن پیچیده ام
————-
احمد محمود امپراطور
امپراطورعزیز،باز هم مانند همیشه زیباست . موفق باشید. مهدی بشیر
دورد به عالی جناب محمد مهدی ” بشیر” صاحب…!
از مهروزی معنوی و نوازش خردمندانه تان عالم عالم ممنونم
امپراطور
محمود جان روح شان شاد و بهشت برین جای شان
از غمت واسوختـــــــــــــم بر من کجا آرامشی
از گــــــــــــره ی طره ات بر دل نشد آسایشی
همچو غنچه داغ گشتم من به این لب خامشی
جای دل در سینــــــه ی صــــد پاره دارم آتشی
شعله را چون گل بدور ِ پیــــــــرهن پیچیده ام
دوردبه محمود جان شهزاده پامیر!!!!
مخمس دل پذیروزیبا سروده اید چشم بد دور همیشه موفق سر فرازباشید
یار غافل نیست بیدل لیک از شوق فضول
لغزش پا در هوای اشک دارد آه را
حضرت ابوالمعانی. رح
درود به شهزاده محمود بدخشانی!
مخمس شما را خواندم که خیلی عالیست، ترکیب بندی بند ها بدون حرف است واژه ها قسمی به گره خورده اند که رقص سما دارند به هم احساس شاعری شما را خیلی دوست دارم :) موفق و سبز و بلند همچو پامیر کوه باشید ……….
با احساسات قلبی سروده شده،خیلی زیبا…..
دست بالای تان را در سرایش ، بخصوص در مخمس برایتان مبارک باد میگویم . از خواندن سروده هایتان یک احساس واقعی برایم دست میدهد و سخت حظ میبرم. موفق و کامگار باشید.
سپاس از بانوی مهربان محترمه نادره دستگیر
دوست عزیز و قدردان محترمه صفیه احمد
از نگاشتن پُست زیبایتان ممنونم
:)
دورد به بانو فرهیخته محترمه لعل بدخشی
پای ثبـــــــــــــات مرکز پرگـــار دامنست
هر چند تا به حشر چو گردون سفر کنند
بیدل رح
از نوازش همیش تان متشکرم
تشکرات فراوان از شاعره زیبا و زیبا بیان محترمه
شهلا ” ولیزاده لطیفی”
که همیشه سروده های منا با پُستهای
مقبولشان تذهین ادبی می نمایند
درود های سبز و بهاری من تقدیم شاعر بلند قریحه
محترم شریف ” حکیمی” صاحب..!
ممنونم و مدیونم که همیشه سروده های من مورد پسند شما قرار
میگیرد و منا با نوازش ادبی و علمی تان قوت معنوی می بخشید.
کامگار و کامران باشید