آرشیو 'اشعار'
کجا یابم ترا
تاریخ نشر سه شنبه ۱۷ جدی ۱۳۹۸ – هفتم جنوری ۲۰۲۰ هالند
کجا یابم ترا
ای رفیق مهربان من کجا یابم ترا
ای حبیب خوش کلام من کجا یابم ترا
سال نو نوای نو
تاریخ نشر دوشنبه ۱۶ جدی ۱۳۹۸ – ششم جنوری ۲۰۲۰ هالند
سال نو نوای نو
درسال نو به گوش دل آید نوای نو
قرصک زنان فتاده دلم درهوای نو
حیوان بارکش وطن
تاریخ نشر سه شنبه ۱۶ جدی ۱۳۹۸ – ششم جنوری ۲۰۲۰ هالند
با شنیدن یک سخنرانی بسیا رعالمانهء !!! وجذاب جناب اشرف غنی از طریق یکی ازتلویزیونها که دُرّافشانی نموده وگفته بودند : ” بچه ی خرباشم اگر برای پنج سال دیگررئیس جمهورافغانستان نشوم“، سرودهء ذیل الهام شد.
حیوان بارکش وطن
بچه ی خررا مکن توهین غنی
خرنمـوده خـدمتـی، بهـتـرزتـو
وادی گرگ ها
تاریخ نشر چهار شنبه ۱۱ جدی ۱۳۹۸ – اول جنوری ۲۰۲۰ هالند
به یاد داکتر ناکامورا ،مردی با وجدان بیدار که بخاطر خدمت به انسانیت از همه چیزش گذشت ، اما غافل ازینکه اینجا وادی گرگان بود ، نه کلبه انسانیت !
قیوم بشیر هروی
ملبورن – استرالیا
هفتم دسامبر ۲۰۱۹
وادی گرگ ها
چرا رنج فراوانست درین میهن خدای من
چنین حال پریشانست درین میهن خدای من
فال بین هندو گذر
تاریخ نشر چهار شنبه ۱۱ جدی ۱۳۹۸ – اول جنوری ۲۰۲۰ هالند
فال بین هندو گذر
فال بینی بود در هــــــــــندو گذر
از تمام رمل و جـــــــادو باخبر
زندگی !
تاریخ نشر چهار شنبه ۱۱ جدی ۱۳۹۸ – اول جنوری ۲۰۲۰ هالند
زندگی !
زندگی هرنفسش تکرار است
آرزو وهــوسش بسیــاراسـت
د خلاصون لار
تاریخ نشر چهار شنبه ۱۱ جدی ۱۳۹۸ – اول جنوری ۲۰۲۰ هالند
د خلاصون لار
وایی : کوږ بــار تر منزل نه رسیږی
په ظلم ، زور دا حالت نــــه جوړیږی
سوختم
تاریخ نشر سه شنبه ۱۲ قوس ۱۳۹۸ – سوم دسامبر ۲۰۱۹ هالند
سوختم
سوختم خاکسترم از خاکسارانم غزل
سینه پر دردم ز نسل غمگسارانم غزل
تفاوت عمل
تاریخ نشر سه شنبه ۱۲ قوس ۱۳۹۸ – سوم دسامبر ۲۰۱۹ هالند
تفاوت عمل
گر تو گندم یا گهی خار مغیلان کاشتی
بهر مردم گه مشقت گه لب نان کاشتی
تخم عشق
تاریخ نشر دوشنبه ۱۱ قوس ۱۳۹۸ – دوم دسامبر ۲۰۱۹ هالند
تخم عشق
سرود تازه که در عمق دل اثر دارد
به کام تلخی هجران بسی شکر دارد
هجران مادر
تاریخ نشر دوشنبه ۱۱ قوس ۱۳۹۸ – دوم دسامبر ۲۰۱۹ هالند
هجران مادر
غم هجرت مرا مادر،بسی خون جگرکرده
رسیده عمرم آخـر،جان من ازتـن بدرکرده
شکوه
تاریخ نشر جمعه هشتم قوس ۱۳۹۸ – ۲۹ نوامبر ۲۰۱۹ هالند
شکوه
مکن تو شکوه ز بهمن بهار امدنیست
دوباره لاله و گل هــر کنار امدنیست
ققنوس خیال
تاریخ نشر پنجشنبه هفتم قوس ۱۳۹۸ – ۲۸ نوامبر ۲۰۱۹ هالند
ققنوس خیال
فضای میهنم آشفته بازار
به جای گل گرفته دامنش خار
حکایت خانه فقیر:
تاریخ نشر چهار شنبه ششم قوس ۱۳۹۸ – ۲۷ نوامبر ۲۰۱۹ هالند
حکایت خانه فقیر:
روزکی در کوچه گک تنگ و تار
مرده ای بر دوش کسان بود سوار
پرتگاۀ خطــر !
تاریخ نشر چهار شنبه ششم قوس ۱۳۹۸ – ۲۷ نوامبر ۲۰۱۹ هالند
پرتگاۀ خطــر!
تا زانــدوۀ غــریبان چشم تـر داریـم مـا
داغ هــای همچو لاله درجگــرداریـم مـا
تابو شکن
تاریخ نشر سه شنبه پنجم قوس ۱۳۹۸ – ۲۶ نوامبر ۲۰۱۹ هالند
تابو شکن
در هـمه اعصار تابو بشکنید
از هـمـه افـکار تابـو بشکنید
دشت روان
تاریخ نشر دوشنبه چهارم قوس ۱۳۹۸ – ۲۵ نوامبر ۲۰۱۹ هالند
دشت روان
کویر سینه تنگم هزاران چاک غم دارد
هزاران داستان غم به هر چاکش حرم دارد
سرزمین آبائی
تاریخ نشر دوشنبه چهارم قوس ۱۳۹۸ – ۲۵ نوامبر ۲۰۱۹ هالند
سرزمین آبائی
صبــا زمــن بـرســان سـرزمیـن آبــاء را
چــرا؟ زدامـن خــود دور،کــرده ای مارا
حالات او مولانا
تاریخ نشر دوشنبه چهارم قوس ۱۳۹۸ – ۲۵ نوامبر ۲۰۱۹ هالند
د کامه وال صیب د یو شعر پر بنا
حالات او مولانا
مېکدې کې د ساقی جام ته محتاج شی
رب چې وغواړی د ښکلو ارزانی کا
در سوگ مرحوم استاد علی اصغر بشیر هروی:
تاریخ نشر شنبه دوم قوس ۱۳۹۸ – ۲۳ نوامبر ۲۰۱۹ هالند
در سوگ مرحوم استاد علی اصغر بشیر هروی:
عهد و پیمان
تاریخ نشر جمعه اول قوس ۱۳۹۸ – ۲۲ نوامبر ۲۰۱۹ هالند
امروز مصادف است با سی وهشتمین سالروز درگذشت پدر عزیز ما، شادروان
استاد علی اصغر بشیر هروی . ضمن آرزوی شادی روح آن پدر مهربان ،
یکبار دیگرمراتب تسلیت و همدردی ام را به فامیل بزرگ بشیر و
جامعه فرهنگی کشور تقدیم نموده ، غزلی را تقدیم عزیزان می نمایم.
قیوم بشیر هروی
ملبورن – استرالیا
بیست ودوم نوامبر ۲۰۱۹
عهد و پیمان
پدر! رفتی دلم ، همواره نالان و پریشان است
و از سوزِ فراق تو ، بدل رنج فراوان است
سا یه ی بی رنگ
تاریخ نشر چهار شنبه ۲۹ عقرب ۱۳۹۸ – ۲۰ نوامبر ۲۰۱۹ هالند
سا یه ی بی رنگ
#
#
#
ای خدا امشب عذابم می کُشد
حسرتِ یک چشم خوابم می کُشد
عطر یاد
تاریخ نشر سه شنبه ۲۸ عقرب ۱۳۹۸ – ۱۹ نوامبر ۲۰۱۹ هالند
عطر یاد
زنـدگی خـنـدۀ لـب رویـاست
عطر یادی ز حالت شیداست
یک رباعی از استاد سخن عنصری بلخی
تاریخ نشر دوشنبه ۲۷ عقرب ۱۳۹۸ – ۱۸ نوامبر ۲۰۱۹ هالند
یک رباعی از استاد سخن عنصری بلخی تقدیم میدارم:
گفتم که چـــرا چو ابر خون بارانم
گفت از پیِ آنکه من گل خـــندانم