۲۴ ساعت

آرشیو 'کتاب هزار و یک حکایت ادبی تاریخی'

06 جولای
۱ دیدگاه

از هزار و یک حکایت ادبی وتاریخی

تاریخ نشر یکشنبه ششم  جولای  ۲۰۱۴ هالند

حکایت ۲۲۳

خوشتر ز کتاب در جهان یاری نیست

در غمکدهء  زمانه  غمخواری نیست

« جامی »

ابن سینا وتحصیل حکمت

شیخ الرئیس ابو علی ابن سینا، در اوائل حال که  بتحصیل فلسفه مشغول  بود ، در قسمت « مابعد الطبیعه» مشکلات قابل اعتراضی یافت که نه خود می توانست آنها را حل کند نه کسانی که نزد ایشان بتحصیل می پرداخت !

ادامه نوشته…

01 ژوئن
۱ دیدگاه

از هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی

تاریخ نشر  یکشنبه  اول جون ۲۰۱۴ هالند

Boek1001

حکایت  ۲۲۲

دبیریست از پیشه ها ارجمند

وزو  مرد  افتاده  گردد  بلند

« فردوسی »

بلاغت

در سال ۳۲۸ ماکان بن کاکی که یکی از رجال واعیان دیلم بود وقبل از آن تاریخ یکبار دیگر هم در سال ( ۳۱۰) بر امیر نصر بن احمد سامانی عاصی شده بود عصیان خود را تجدید نمود ونا فرمانی آغاز کرد.

ادامه نوشته…

18 می
۲دیدگاه

از هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی

تاریخ نشر یکشنبه  ۱۸ می ۲۰۱۴ هالند

حکایت ۲۲۱

دشمن دانا که غم جان بود

بهتر از آن دوست که نادان بود

« نظامی »

مشورت

زیاد بن ابیه که از طرف معاویه بن ابی سفیان در کوفه و بصره حکمروایی میکرد در سال (۵۳) دست راستش بطاعون مبتلا شد و کار بجایی رسید که طبیبان عراق بقط دست وی رأی دادند.

زیاد در خصوص قطع دست خود با قاضی شریح بن هانی الحارثی ( تابعی معروف) مشورت کرد و قاضی چنین گفت :

ادامه نوشته…

04 می
۱ دیدگاه

از هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی

تاریخ نشر یکشنبه چهارم می ۲۰۱۴ هالند

حکایت ۲۲۰

پیش ارباب  خرد  شرح  مکن  مشکل  ما

نکتهء خاص مگو مجلس عام است اینجا

« جامی »

استفتاء

امامی هروی ( ابوعبدالله محمد بن عثمان متوفی در ۶۶۷ هجری) هم از جمله فقها بود وهم در ردیف شعرای بزرگ قرن هفتم بشمار میرفت .             

فخر الملک شمس الدولهء خراسانی که امامی در تحت حمایت او بسر میبرد وقتی این مسئلهء منظوم را باو داد و جواب خواست:

سر ا فاضل  دوران  امام  ملتت  و دین

خدایگان  شریعت درین  چه  فرماید ؟

ادامه نوشته…

13 آوریل
۲دیدگاه

از هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی

 تاریخ نشر یکشنبه  ۱۳ اپریل  ۲۰۱۴ هالند

حکایت ۲۱۹

مرگ  برای  ضعیف  امر طبیعی  است

هر قوی اول ضعیف گشت وسپس مرد

« ایرج »

بقای انسب

مرد شاعر و فیلسوف مشهور ابوالعلاء  احمد بن عبدالله معری تنوخی (۳۶۳ – ۴۴۹ ) مدت چهل و پنج سال از عمر خود را با گیاه خواری بسر می برد و از خوردن گوشت گوسفند و سائر حیوانات اجتناب میکرد و میگفت :

عادت به گوشتخواری آدمی را به کشتن و تعذیب حیوانات وادار میکند و قساوت قلب می آورد.

ادامه نوشته…

06 آوریل
۳دیدگاه

از هزار و یک حکایت ادبی وتاریخی

تاریخ نشر یکشنبه ششم اپریل  ۲۰۱۴ هالند

حکایت ۲۱۸

ده بود آن  نه  دل  که  اندر وی

گاو و خر باشد و ضیاع و عقار

« سنائی»

صله شعر

ابو دلامه ( زید بن جون کوفی شاعر مخضرمی که  در سال ۱۶۱ یا ۱۶۰ وفات یافته است ) قصیده ای در مدح ابوالعباس سفلح (مؤسس دولت عباسیان که از سال ۱۳۲ تا ۱۳۶ خلافت کرد) سروده بود که سفاح را خوش آمده باو گفت :

ادامه نوشته…

10 مارس
۴دیدگاه

از هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی

تاریخ نشر دوشنبه  دهم   مارچ  ۲۰۱۴ هالند

حکایت ۲۱۷

زنهار ذکر غیر دگر بر زبان مران

صاحبدلان   بغیر  نکردند   التفات

« قاسم انوار »

هنر دوستی

خواجه یوسف اندکانی یکی از خوانندگان نامی دورهء تیموریان هرات بود که در خدمت بایسنغر میرزا گورگانی متوفی بسال (۸۳۷) روزگار می گذرانید و در بارهء خوش آوازی او دولتشاه سمرقندی گفته است:

ادامه نوشته…

16 فوریه
۱ دیدگاه

از هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی

تاریخ نشر یکشنبه ۱۶ فبروری  ۲۰۱۴ هالند

حکایت ۲۱۶

گفتمش پوشیده رخ مگذر بآه کاتبی

گفت هر جا باد باشد شمعرا پنهان کنند

« کاتبی »

گله و درخواست

بشر بن مغیره بن ابی صفره ( برادرزادهء مهلب بن ابی صفره نائب الحکومهء خراسان در زمان امویان) همراه عم خود در خراسان زندگی می کرد و انتظار داشت که حکومت یکی از شهر ها را باو واگذار کنند ولی عمش نه تنها حکومت بلکه یک مأموریت ساده را هم باو نمی خواست بسپارد.

ادامه نوشته…

02 فوریه
۵دیدگاه

از هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی

تاریخ نشر یکشنبه دوم  فبروری  ۲۰۱۴ هالند

حکایت ۲۱۵

ای شعر، ای طلسم سپاهی که سرنوشت

عمر  مرا  برشتهء  جادوئی  تو بست

گفتم  ترا   رها   کنم   و   زندگی   کنم

اما چه توبه ها که درین آرزو شکست

(نادرپور)

اثر شعر

شبی سلطان محمود غزنوی، بنابر سببی امر کرد تا ایاز (ابوالنجم ایاز اویماق، غلام محبوب وملازم خاص سلطان) زلف خود را ببرد.

ایاز امر سلطان را امتثال نموده زلف خود را قطع کرد وسلطان صبح آن روز از امر شبانهء خویش پشیمان شد وحالت غضب بر او و مستولی گردید بطوریکه هیچ یک از ندیمان و امرا جرأت سخن گفتن نداشتند وهمه را اندیشه و هراس فراگرفته بود.

ادامه نوشته…

26 ژانویه
۱ دیدگاه

از هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی

تاریخ نشر یکشنبه  ۲۶ جنوری ۲۰۱۴  هالند

حکایت ۲۱۴

ببازیگری ماند این چرخ مست

که بازی نماید  به هفتاد  دست

زمانی  بباد  و زمانی  به  میخ

زمانی  بخنجر  زمانی  به  تیغ

تسلیت

سلطان سنجر بن ملکشاه سلجوقی برای تسخیر ماورألنهر با لشکری گران حرکت کرده بود، ولی خوانین ترک با یکد یگر اتفاق نمودند ولشکریان اورا در صحرای نسف با شکست سختی روبرو کردند.

ادامه نوشته…

19 ژانویه
۳دیدگاه

از هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی

تاریخ نشر یکشنبه ۱۹ جنوری ۲۰۱۴  هالند

حکایت ۲۱۳

آراسته  و   مست   ببازار  آیی

ای دوست ندانی که گرفتار آیی

« شیخ ابوسعید»

محتسب و مست

علی نوشتگین از جملهء سپهسالاران دربارمحمود وضمنآ از خواص آن شهریار بشمارمیرفت .

یک شب در بزم خاص سلطان تا صبح باتفاق سایر ندیمان بیدار نشسته وباقتضای جوانی چند جرعه آب آتشین پیموده بود.

چون روز بچاشتگاه رسید، رنج بیداری در علی نوشتگین شدت یافت واز سلطان اجازه خواست که بخانهء خود برود.

ادامه نوشته…

29 دسامبر
۳دیدگاه

از هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی

تاریخ نشر یکشنبه  ۲۹ دسامبر ۲۰۱۳ هالند

Boek1001

حکایت ۲۱۲

گرچه  در عصر  فراموشی  مقید  مانده ایم

میرسد چون جامهء یوسف بکنعان بوی ما

« صائب»

شاعر زندانی

خلیفه هارون الرشید، بسببی بر ابوالعتاهیه (ابواسحق اسمعیل بن قاسم متوفی ۲۱۱ یا ۲۱۳ در بغداد) خشمگین شده بود واو را بزندان افگنده بود.

و شخصی را مأمور کرده بود تا گفتار و کردار زندانی را برایش گزارش دهد.

ادامه نوشته…

22 دسامبر
۱ دیدگاه

از هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی

تاریخ نشر یکشنبه ۲۲ دسامبر ۲۰۱۳ هالند

Boek1001

حکایت۲۱۱

خاک  نتواند  حجاب   دیدهء   روشن   شود

دیدهء روشن چراغی نیست بی روغن شود

« صائب»

والی دور اندیش

درسال ۹۶ هجری سلیمان بن عبدالملک ، فرمانروای سراسر عراق را به یزیدین مهلب واگذار نمود.

یزیدین مهلب از قبول این منصب خود داری نمودواز خلیفه استدعا کردکه وی رامعاف نماید.

سلیمان سبب پرسید و یزید چنین گفت :

ادامه نوشته…

08 دسامبر
۱ دیدگاه

از هزار ویک حکایت ادبی وتاریخی

تاریخ نشر یکشنبه ۸ دسامبر ۲۰۱۳ هالند

Boek1001

حکایت ۲۱۰

ز معنی های بیصورت دلت گردد نگارستان

ز نی بر سنگ اگر آئینه صورت پذیری را

« صائب»

بگیرد و بخورد

از کریم خان زند ( مؤسس سلسلهء زندیهء فارس) نقل میکنند که یکروز شاهینی را برسم تحفه برای او بردند.

کریم خان پرسید:

این پرنده بچه کار می آید؟

ادامه نوشته…

06 اکتبر
بدون دیدگاه

از هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی

تاریخ نشر یکشنبه ۶ اکتوبر ۲۰۱۳ هالند

Boek1001

حکایت ۲۰۹

مگو ناخوش که پاسخ ناخوش آید

بگو آوازِ خوش ده تا خوش آید

« ناصر خسرو»

پندار

مطلع یکی از غزلیات مولینا جامی بیت ذیل است :

بسکه در جان فگار و چشم بیدارم توئی

هر که پیدا میشود از دور  پندارم  توئی

ادامه نوشته…

15 سپتامبر
۲دیدگاه

از هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی

تاریخ نشر یکشنبه ۱۵ سپتامبر ۲۰۱۳ هالند

Boek1001

حکایت ۲۰۸

در مزرغ وفای تو از آب چشم خویش

تخم   امید   کاشتم   اما    ثمر   نکرد

عارضهء ناگهانی

عبدالملک بن اسمعیل هاشمی در زمان مأمون (۱۹۸ – ۲۱۸) قاضی بغداد بود وچون بشرب نبیذ عادت داشت از قضا معزول و بسمت ندیمی مأمون منصوب گردید و در آن وقت نیز او را بلقب قاضی میخواندند!

یک روز درمجلس خاص مأمون ساقی جامی انداخت وبا چشم باو اشارتی کرد(چشمکی زد).

ادامه نوشته…

25 آگوست
بدون دیدگاه

از هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی

 تاریخ نشر یکشنبه ۲۵ آگست ۲۰۱۳ هالند

Boek1001

حکایت ۲۰۷

غنچهء چرخ ز لخت دل ما پر شده است

گل  این  باغ عجب  نشو و  نمائی  دارد

                                 « وحید قزوینی »

کودِ زراعتی

راوی این حکایت حکیم ابوالفتح عمر بن ابراهیم خیام است که از اجلهء علمای ریاضی و شعر او فلاسفهء قرن پنجم هجری بشمار میرود و ظاهرآ به سال ۵۱۷ هجری در نشابور در گذشته است.

وی این حکایت را در نوروز نامهء که تقریبآ در حدود ۴۹۵ هجری نوشته شده است نقل کرده و درستی و نادرستی حکایت بخود او مربوط است و اگر راست باشد بدنیست که زمینداران ما ازین کود زراعتی ارزان قیمت استفاده کنند.

ادامه نوشته…

18 آگوست
بدون دیدگاه

از هزار و یک حکایت ادبی وتاریخی

 تاریخ نشر یکشنبه  ۱۸ آگست ۲۰۱۳ هالند

Boek1001

حکایت ۲۰۶

دانش است آب  زندگانی مرد

خنک آن کآب زندگانی خورد

             « اوحدی »

از فوائد ادب

حجاج بن یوسف ثقفی در اوایل حکومتش بر عراقین امر کرده بود که مردم بعد از نماز خفتن از رفت و آمد در بازار ها خودداری کنند واعلام نموده بود که هرکس دیده شود بقتل خواهد رسید.

 یک شب عسسان وی چهار جوانرا که باتفاق یکدیگر سر خوش بیخبر از همه جا در بازار حرکت میکردند گرفتار کردند و از آنها استنطاق نمودند که شما کیستید که حکم امیر را مخالفت نموده و در شب راه میروید ؟

ادامه نوشته…

08 آگوست
بدون دیدگاه

عیدی مهمان

تاریخ نشر پنجشنبه  ۸ آگست ۲۰۱۳ هالند

Boek1001

حکایت ۲۰۵

حدیث نیک و بد ما نوشته خواهد ماند

زمانه را سند و دفتری و دیوانی است

« پروین»

عیدی مهمان

ابن مقله خطاط معروف و وزیر مشهور عباسیان ،عمل بصره را به نصر بن منصور تمیمی داده بود و او یک سال مأموریت خود را انجام داد. بعد از یکسال نصر را خواست و از او حساب گرفت . معلوم شد که مال بسیاری از بابت مالیات بر ذمت او مانده است .

بن مقله باو گفت :

یا آنچه بر عهدهء تو میباشد بپرداز و یا بزندان برو!

ادامه نوشته…

28 جولای
۲دیدگاه

از هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی

تاریخ نشر یکشنبه ۲۸ جولای ۲۰۱۳ هالند

Boek1001

حکایت ۲۰۴

در  میخانه   ببستند  خدا یا  مپسند

که در خانهء تزویر و ریا بگشایند

                        « حافظ »

لطف حق

راوی این حکایت شیخ فرید الدین عطار نیشابوری است ولی اگر مقصود از شخصی که وی بنام « ابوالقاسم » و صفت « شیخ الاکابر » یاد کرده ، به طوریکه دولشاه سمرقندی نیز در تذکره الشعراء نوشته شیخ ابوالقاسم عبدالله بن علی بن عبدالله طوسی گرگانی عارف مشهور باشد، صحبت حکایت مورد تأمل است زیرا شیخ ابوالقاسم گرگانی در سال (۳۸۱ ) وفات یافته در صورتیکه فردوسی بسال (۴۱۱) یا (۴۱۶) بنا بر اختلاف روایات در گذشته است ، بهر حال اصل حکایت همچنانکه شیخ عطار در اسرار نامه بنظم آورده است نقل میشود.  

ادامه نوشته…

14 جولای
۱ دیدگاه

از هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی

تاریخ نشر یکشنبه ۱۴ جولای ۲۰۱۳ هالند

Boek1001

حکایت ۲۰۳

کار ها را سهل نشماری که فوت دولت است

ملک اگر از دست جم بیرون نگین داری رود

                                                  « سلیم »

معذرت شاعرانه

امیر نظام الملک نصیرالدین کبود جامه از جانب سلطان تکش بحکومت کبودجامه که منطقه ایست بین استرآباد و خوارزم ، منصوب شده بود. حسودان بقدری از وی سعایت کردند که سلطان در حال خشم و غضب جمعی را فرستاد تا به کبود جامه رفته سر او را از تن جدا کنند و به پایتخت بیاورند.

ادامه نوشته…

30 ژوئن
۳دیدگاه

از هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی

تاریخ نشر یکشنبه ۳۰ جون ۲۰۱۳ هالند

Boek1001

حکایت ۲۰۲

تن  آدمی  شریفست    بجان   آدمیت

نه همین لباس زیباست نشان آدمیت

                             « سعدی »

نسناس

نظامی عروضی سمرقندی گفته است : از بو رضا بن عبدالسلام نیشابوری شنیدم در سنه عشر و خمسمائه(۵۱۰) بنشابور در مسجد جامع که گفت بجانب طمغاج همی رفتیم و آن کاروان چندین هزار شتر بود (؟!) روزی گرمگاه همی راندیم بر بالای ریگی زنی دیدیم ایستاده برهنه سر و برهنه تن در غایت نیکویی با قدی چون سرو و رویی چون ماه ومویی دراز و درما نظاره همی کرد. هرچند باوی سخن گفتیم جواب نداد و چون قصد او کردیم بگریخت و در هزیمت چنان دوید که همانا هیچ اسپ او را در نیافتی و کراکشان ما ترکان بودند، گفتند این آدمی وحشی است این را نسناس خوانند.

ادامه نوشته…

09 ژوئن
۳دیدگاه

از هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی

تاریخ  نشر  یکشنبه  نهم  جون ۲۰۱۳ هالند

Boek1001

حکایت ۲۰۱

از  آنروزی  تفکر کن  که   ایزد

بحق   باشد   میان   خلق    داور

چنان باید که تخمی کاری امروز

که  فردایت  همی  نیکی  دهد بر

                           « امیر معزی »

پاداش ترحم

راوی این حکایت استاد ابوالفضل بیهقی مؤرخ نامی دربار غزنه است و چون در انشاء آن استاد ارجمند دست بردن و آنرا نقل بمعنی کردن با در نظر گرفتن فصاحت و بلاغت اصلی آن شایسته نیست ، عین نوشتهء او را نقل میکنم.

ادامه نوشته…

19 می
۳دیدگاه

از هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی

تاریخ  نشر  یکشنبه ۱۹ می ۲۰۱۳ هالند

Boek1001

حکایت ۲۰۰ 

دیدهء بدبین بپوشان ای کریم عیب پوش

زین دلیری ها که من درکنج خلوت میکنم

                                                  « حافظ »

گل نرگس

در خاندان سلاطین مغولی هند رسم بود که دختران وقتی که بسنی میرسیدند که باصطلاح قابلیت تزویج را می یافتند، شاخهء گل نرگس بر سر میزدند.

ادامه نوشته…

05 می
۱ دیدگاه

از هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی

  تاریخ  نشر یکشنبه  ۵ می ۲۰۱۳ هالند

Boek1001

حکایت ۱۹۹

من که ازدولت قناعت رست

گردن   همتم  ز  غل  طمع

طمع از مال و جاه  ببریدم

محنت فاقه  به که ذل طمع

                       « جامی »

خوش ساختن

شاعری نزد کریم خان زند ( مؤسس سلسلهء زندیهء فارس که از ۱۱۶۳ تا ۱۱۹۳ فرمانروائی نموده است ) رفت و قصیدهء طولانی در مدح او سرود و در پایان آن درخواست صله نمود.

ادامه نوشته…