۲۴ ساعت

20 آگوست
۱ دیدگاه

لحظه ها

تاریخ نشر : سه شنبه ۳۰ اسد ( مرداد ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۲۰ اگست  ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا 

لحظه ها

چه لحظه ها که به یاد  او  من  گذر کردم

چه لحظه  ها  که   تمنای   بی  ثمر کردم

چه لحظه ها که گریستم به دامن شب ها

 چه لحظه ها که  همه  شب را سپر کردم

 چه لحظه ها که همه عمر خیال او گذشت

 چه لحظه ها که همه  عمر  را  هدر کردم

 چه لحظه ها  که به بام و درت نظر کردم

 چه لحظه ها که به میخانه من  گذر کردم

 چه  لحظه  ها  که  آواره  از  وطن گشتم

 چه لحظه ها که (شکیلا)تمنای بی اثر کردم

 شکیلا نوید

 سال ۱۳۸۴

20 آگوست
۱ دیدگاه

لیلی

تاریخ نشر : سه شنبه ۳۰ اسد ( مرداد ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۲۰ اگست  ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا 

لیلی

 مرا لیلی  صدا  کردی  ،  دلم غرقِ  تمنا  شد

 خیالم سرخوش و آرام، بسانِ  موجِ   دریا شد

 به صحرای  جنون ات  پا ن هادم  بهرِ امیدی

 بدشتِ  آرزو  ها   خیمهُ   عشقِ  تو برپا شد

گمان  بردم   که  آخر  گشته  ایامِ  جدایی ها

درین باور به چشمِ من،همه دنیا چه  زیبا شد

 به برگِ لاله دیدم داغِ هجران از جفای عشق

دلم آتش گرفت زین غم،درونِ سینه غوغا شد

 شدم لیلی،شدم مجنون،دلی از غصه ها پرخون

تمنای وصالِ تو،به مثلِ  خواب  و  رویا شد

 مریم نوروززاده هروی

 اول اسد ۱۴۰۳ خورشیدی

 ۲۲  جولای ۲۰۲۴

از مجموعهُ “پاییز”

هلند.

20 آگوست
۱ دیدگاه

یادی از زنده یاد استاد ذبیح الله رضایی بسمل هروی

تاریخ نشر : سه شنبه ۳۰ اسد ( مرداد ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۲۰ اگست  ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا 

 

یادی از زنده یاد استاد ذبیح الله رضایی بسمل هروی

 

قیوم بشیر هروی

۲۰ آگست ۲۰۲۴ میلادی

ملبورن – آسترالیا

 

به سلسله معرفی فرهنگیان عزیز وطن ما اینک یادی میکنیم از زنده یاد  استاد ذبیح الله رضایی بسمل هروی  فرزند مرحوم حاجی محمد حسین رضایی از بازرگانان معروف هرات که  در سال ۱۲۸۶ خورشیدی در آن خطه ادب پرور دیده به جهان گشود.

تحصیلات خود را درشهر هرات آغاز و در کابل ادامه داده و به اتمام رسانید. و با بازگشت به زادگاهش  به تجارت که شغل پدری اش بود روی آورد و سالهای زیادی در شعب مختلف تجاری و اقتصادی در داخل وخارج کشور ایفای وظیفه نمود.

گفته شده که مرحوم بسمل هروی از آوان نوجوانی به مطالعه دیوان اشعار  و کتب ادبی علاقه داشت و شیفته اشعار قاآنی بود ، چنانچه علاقمندی وافر او به شعر و ادبیات  باعث شد تا در کنار کارهای روزمره به سرودن شعر نیز مبادرت ورزد . او در شعر خود را پیرو قاآنی میدانست و در سرودن غزل  و نظم و قصیده سرایی چنان مهارت بدست آورد که او را از اساتید دورانش می شمردند.

دیوان اشعارش را با بیش از  ۲۰۰۰ بیت ذکر نمودند اند که بیشتر آن قصیده  میباشد .

زنده یاد بسمل هروی انسانی بود خوش برخورد ، مهربان و در حین حال شوخ طبع .

در سال ۱۳۳۴ خورشیدی بعنوان مسئول اطاق تجارت در هرات انتخاب و ایفای وظیفه نمود. از مرحوم بسمل هروی هفت فرزند به یادگار مانده که دو تن از آنها به کار های فرهنگی و ادبی بیشتر توجه داشتند ، یکی مرحومه امجد رضایی شاعره ای بود که سالها بعنوان استاد در دارالمعلمین کابل کا ر کرد و فرزند دیگر شان محترم فضل الله رضایی بسمل نویسنده و یکی از مؤسسان کانون فرهنگی افغانستان و آلمان میباشد که سالهاست مسئولیت فرهنگی این نهاد را عهده دار بوده و در خدمت هموطنان مهاجرش در کشور المان می باشد.

 زنده یاد بسمل هروی  علاوه بر زبان مادری اش به زبان های روسی ، فرانسوی ، انگلیسی و اردو نیز تسلط داشت و کتاب ( خدا در طبیعت ) نوشته ی  « شاتو بریان »  را از فرانسوی به فارسی ترجمه نمود که متأسفانه به اثر مهاجرت های ناخواسته و ناآرامی های وطنش نتوانست به انجام برساند و مانند میلیون ها هموطنش راهی غربت سرای ایران شد و در شهر مشهد سکونت گزید ، اما درد غربت و دوری از مادر وطن برایش درد جانکاهی بود که  تاب و توانش را گرفته بود وسرانجام در سال ۱۳۶۵ خورشیدی در شهر مشهد دیده از جهان فرو بست و رخ در نقاب خاک کشید. روحش شاد ، یادش گرامی و خاطراتش جاودانه باد.

اینهم نمونه ای از کلام آن شاعر گرانمایه که برای شما برگزیدیم.

 

سنگدلِ عشوه گر

دوش چو  زنگی شبی  ،  کرد  ز عالم  فرار

شام  پر اندوه  رفت  ،  گشت  سحر آشکار

ظلمت شب دور شد ، درد و غمم رفت نیز

دلبر من  در  رسید  ،  با  رخ  خورشید وار

زلف کجش  را   ببین ،  کرده  به گلزار  جا

خال لبش  را نگر ، گشته   به    کوثر  قرار

فتنه به چشمش نهان ، شعله ز چشمش عیان

زان شده آتش به جان ، زین  شده دلها فگار

زود بجستم   ز جا ، گفتمش :   ای مه لقا !

کرد برایم   نصیب ،  وصل   تو  را   کردگار

زین سخن آمد به خشم ، گفت: که ای خیره چشم

بیهوده  گویی  بهل  ، حرف مزن ، شرم دار

عجب  و تکبر  بنه ، زانکه  چنین گفته اند :

پیشهء   عاشق   بود   ،  عاجزی   و انکسار

از  سر  خود  دور کن  ،   فکر   تمنای  خام

من چو  همایم ، تورا، نیست به سویم گذار

چون که  شنیدم  از او ، این  سخنان درشت

از رهِ  فکرت  زدم  ،  حیلهء   دیگر  به   کار

شعر و  غزل خواندمش ، تاکه شود رامِ من

زان  که شود  رام شعر ، دلبر  عرفان شعار

رام نمودش به من ،  خواندن  شعر و  غزل

دلبر   مغرورِ   من  ،  گشت   بسی   بردبار

بوسه بسی  بر  زدم  ، از  لبِ  جان  پرورش

گشت  از آن  شعرِ من  ، هم چو لبش آبدار

تنگ فشردم   به بر  ، گفتمش ای   سیم بر

سنگدلِ   عشوه گر   ،   سرو   قدِ   گلعذار

چهره  پر از چین  مکن ، زهر زچشمت مریز

از  سر مژگان  بزن  ،   بخیه  به  قلبِ فگار

ننگ  اگر  می کنی  ، این که نشینی به من

سوی گلستان ببین ، گشته قرین گل به خار

خنده  کنان  زیر لب  ، گفت  به وضعِ ادب

شعر  چو  افسونِ  تو  ،  برد  ز  من  اختیار

شعر  ندیدم  چنین  ،  روح  فزا   ( بسملا )

می  سزددت  گر  کنی ،  بر   شعرا  افتخار

 

 

منابع :

 – آثار هرات – استاد خلیل الله خلیلی – چاپ نخست ۱۳۰۸

 – شعرای معاصر هرات – محمد علم غواص – چاپ ۱۳۳۰ .

 – هرات در عهد ملکیار – محمد وزیر اخی کرخی توخی هروی – چاپ ۱۳۸۰ .

 – از محترم فضل الله بسمل ، فرزند مرحوم بسمل هروی نیز ممنونم که در تهیه این مطلب همکاری نمودند.

 

 

 

 

18 آگوست
۱ دیدگاه

با اسبِ سرخِ سرکشی . . .  

تاریخ نشر : یکشنبه ۲۸ اسد ( مرداد ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۱۸ اگست  ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا 

با اسبِ سرخِ سرکشی . . .  

شالِ  کبودِ  آسمان ،  پیچیده   در  گردن  بیا

 رنگین افق ها را بپوش، خورشید را کن «من»، بیا

 در ها  همه  دیوار  شد ، دیوارها بر دار شد

 تا آسمان‌ها سرکشان، یک کهکشان روزن بیا

 از هر نفس، از هر زلال، از اشک و عشق و از ملال

 روحی برانگیزان ز نو در  سینه  و  در تن بیا

 قلبِ زمین ماند از تپش، روحِ زمان ماند از جهش

 بیدار شو، بیدار کن، با  مشت بر در زن، بیا

 دریا به دریا می روی ای موج دریا زاد عشق

در تشنگی ساحل بکن،  دریای  نوشیدن بیا

این صخره ها را آب کن، هر شمع را مهتاب کن

 از پای رویا بند را  با  چنگِ  دل  برکن ، بیا

 با اسبِ سرخِ  سرکشی،  با نعره‌های آتشی

 با سر نور دیدن برو ،  با  دل  نوردیدن بیا

 در پیچ‌ها بن‌بست‌ها، از اوج‌ ها تا پست‌ها

 با سوز   نابودن  برو ، با ساز نو بودن بیا

ای عشق سرد منجمد، یا آب شو یا ابر شو

 یا ریشه ی  را  آب  ده ، یا  ابر باریدن بیا

فاروق فارانی

18 آگوست
۱ دیدگاه

دوستی

تاریخ نشر : یکشنبه ۲۸ اسد ( مرداد ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۱۸ اگست  ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا 

دوستی

دل در برم  به  دیدن تو شاد  می شود

بی تو شبم  به  ناله  و فریاد می شود

با قامتی  چو  سرو اگر  از  باغ   بگذری

خم پیش سرو قد  تو شمشاد می شود

با عشق، با محبت و با مهر  و مردمی

هرجا   بود   خرابی    آباد    می شود

هر تیر غمزه را که به  سویم رها کنی

بر جان من چو خنجر و پولاد می شود

زین خوی و خلق تند که درسرنوشت توست

هر عاشقی  ز جور تو بر باد می شود

بگذر ز دشمنی و رهی دوستی گزین

چون دل به دوستی زغم آزادمی شود

محمد اسحاق ثنا

ونکوور کانادا

۱۷ آگشت ۲۰۲۴

 

 

 

 

18 آگوست
۳دیدگاه

هق هق

تاریخ نشر : یکشنبه ۲۸ اسد ( مرداد ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۱۸ اگست  ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا 

هق هق

به زمر عزیزم

هق هق گریه ام

در دیواره های تنهایی ام می دوند

شتابان

وترا صدا می زنند

و من در سوگ رفتنت

قامت خاطره هایت را استوار میدارم

در دیواره های پر شکوه (هندوکش)

و هوای پاک آسمانش

و با نوای نی لبک چوپان همراه می شوم

تا بسرایمت

در آغوش پر صدای (بامیان)

و دیواره های پر افتخار

وقصه های پررنگ و داستانش

باور دار که تا ابدیت

در تاریخ آن دیار جاودانی!

هما طرزی

نیویورک

 ۲۷ جولای ۲۰۲۴

18 آگوست
۳دیدگاه

چند کوتاهه

تاریخ نشر : یکشنبه ۲۸ اسد ( مرداد ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۱۸ اگست  ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا 

چند کوتاهه

(۱)

 در دنیای تاریک من
آمدی
شعله کشیدی
نرم نرم با حرارت
کلک های تو
آب شدم

(۲)

 هیزم سبز بهارم
در آتش عشق تو
یخ بدان شد

(۳)

از باده چشمان خود
مرا سبز کن
هیزم چمن زار دلم
پاییز شد
قسمت بادم

(۴)
چشمان زمین خیره
سرانه مستی دارد
فصل بهارم از درختان
امید هیزم عشق
می چیند

(۵)

ای دل بسوز امشب
اشک می سوزد
به چشمان نا امید
سر می زنم
از تو نشانی نیست که نیست
هیزم باغ خشکیده
روشنایی بخش
با کلک های  آفتابی توست
تا کشت زار دلم
سبز شود

(۶)

قلبم می گیرید
سخت سرد و طاقت
فرسا
لبخند آفتاب در من
جاریست
به سمت شانه های
آفتابی گرم تو
راه کشید

(۷)
چراغ دلم فریاد می کشد
با فانوس چشمان تو
ریشه های آفتاب
کلک های تو
در من غروب کرد
میان خاطره ها

۲۹ جولای ۲۰۲۴
عالیه میوند

فرانکفورت

18 آگوست
۴دیدگاه

نصایح پدر !

تاریخ نشر : یکشنبه ۲۸ اسد ( مرداد ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۱۸ اگست  ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا 

نصایح  پدر!

 

 ۱ ــ باور، ایمان و اطاعت؛ آدمی  را به تقوا، پرهیزگاری و رستگاری میرساند!

 الله « جلّ جلاله »  با علم و حکمت خویش آدمی را با فطرت آفرید؛  به  او نیروی تفکر،  جنبه عقلی، روحی  و نعمات  داد  و کتاب خود را  نازل کرد  تا  به اساس رهنمایی  آن، هدایت کسبی  حاصل کرده و به کمال، تقوا، پرهیزگاری و رستگاری برسد.

 آی عزیزانم:

ــ  لباس تقوا و پرهیزگاری؛ بهترین  لباس است که باعث کسب محبت و رحمت الهی  میشود! بناَ ؛ با عشق، محبت و اخلاص؛ لباس تقوا به تن کنید و فقط  رب العالمین  را به خضوع  و خشوع عبادت و سجده کرده و مستقیم از آن ذات مقدس کمک و یاری بخواهید.

زیرا؛ پروردگارعالم  که در« ذات، صفات و افعال »  خود ازلی ، خالق، عزیز، مهربان، رحمن الرحیم و ابدی میباشد، به بنده  خود نزدیکتر ازهمه است و هر دعا  و درخواست او را اجابت میکند.

ــ در قران مجید؛ تعقّل، تفکّر و تدبّر کنید و مطابق رهنمائی به آن، عمل احسن نمائید.

ــ به  پدر و مادر احسان و نیکی کنید ؛ رضایت  خاطر آنها  را توام  با  « احترام،  اطاعت،  خدمت  و خشنودی » در وقت حیات ایشان، مخلصانه حاصل نمائید  و حتی  به آنها « أُفٍّ »  نگوئید.

ــ احسان و نیکی به آقارب، یتیمان ومستمندان را پیشه کنید؛ ازنعمات الهی انفاق نمائید وزکات دهید.

ــ با اخلاص اعمال صالح و خیرخواه انجام دهید ، تا  کارنامه اعمال نیک شما، صدقه جاریه شود.

 ۲ ــ  فضایل اخلاقی، عمل صالح ، صبر و شکیبایی؛ باعث تکامل و خیرآدمی میشود!        

آی عزیزانم:                                                                                                    

 ــ  انسان  در زیان است !  ولی  بدون  کسانی  که اعمال  صالح  انجام  میدهند  و همدیگر را  به  حق سفارش و به شکیبایى  توصیه  مینمایند.  بناً؛ اهل انسانیت ، اهل  فضایل  اخلاقی ،  اهل ایمان  و اهل نماز و عبادت و اهل عمل  صالح  باشید ؛  مهربانی ، اخلاص،  صداقت ، امانت داری  و عدالت  را با نیت پاک پیشه کنید  تا  از خسران و زیان رهائی  و نجات پیدا کنید.                                           ــ  در برابر تقدیرات و حکمت الهی  باید  صبور،  شکیبا  و راضی باشید  و همیشه از نعمات  آن ذات مقدس  شکر، سپاسگزاری  و انفاق  نمائید .  زیرا؛  الله تعالی  صابرین و شاکرین  را دوست  دارد  و برای شان در دنیا و آخرت نیکی ، اجر و پاداش عطا مینماید.  

۳ ــ غرور، خود خواهی ، شرارت و تشدد ؛ خاصه مستکبرین و منافقین است!

 لجاجت، تمرد، سرکشی ، غرور،  خود خواهی ، حسادت ، کدورت، منت گزاری ، فریب دادن ، مسخره کردن، شرارت،  تشدد ، فسق و فساد، ظلم  و ستم ؛ خبیث ترین صفات انسانی  و خاصه مستکبرین و منافقین است که شخصیت انسان را در خانه، خانواده  و اجتماع  خوار، ذلیل و منفور میسازد.

آی عزیزانم:  

 از شر، شر و از خیر، خیر حاصل میشود!

بناً با صداقت خیر را پیشه کنید و از صفات خبیثه و حتی از وسوسه های آن به  ذات الهی پناه ببرید. زیرا؛  خداوند تعالی  به هیچ صورت انسان « متکبر، فخر فروش، منافق ، ظالم و فاسق » را دوست ندارد، بلکه آنها هیزم آتش جهنم هستند.

 ۴ ــ گمان بد، گناه است و غیبت کردن بمثابه خوردن گوشت برادر مرده میباشد!       

 سوء ظنّ، گمان بد، غیبت کردن، پشت سرگویی، بد گویی ، مسخره کردن ،  دروغ گفتن ، تهمت زدن و بدنام  ساختن  شخصیت  دیگران؛  از جمله اعمال «  رذایل اخلاقی،  عملکرد غیرانسانی  و صفات روانی بد » میباشد.

بناً؛ آی عزیزانم:

از این صفات ر‌ذیله  اجتناب نماید . زیرا؛ این عادات اعمال شیطانی است و شرایط  «  درد ، أه، ناله، فتنه، غم ، تشدد،  ظلم،  ستم، خشونت  و تباهی »  را در خانه، خانواده  و اجتماع  مساعد میسازد.

 ۵ ــ زندگی  با تفکر سالم و هدفمند؛ باعث « آرامش ، خوشبختی  و سعادت » میشود!

 زندگی دنیا ابدی نیست، بلکه کوتاه  و فنا شدنی است!  ولی؛  با آن هم آرزوها و خواهشات انسان، نه حد دارد و نه هم  مرز و نه هم کسی از آن قانع میشود.

آی عزیزانم:

ــ  زندگی دنیا ؛ در حقیقت « میدان آزمایش، میدان امتحان ، افزایش مال و منال ، سرگرمی، آرایش ، فخر فروشی و … » است. اگر رهبری سالم  نشود، آدمی را ازمسیرزندگی انسانی، منحرف میسازد.  

ــ انسان عاطل و باطل نباشید  و به دیگران اتکا و تکیه نکنید!  بلکه با توان  و نیروی  خود ؛  توام  با نیت پاک، صداقت و اعمال صالح  برای زندگی  هدفمند  زحمت بکشید تا به خوشبختی  برسید.

ــ در زندگی نباید  افراط  و یا  تفریط  کرد ؛ بلکه تعادل و اسراف ، عمل و روش عاقلانه است.  

ــ از مزایای زندگی  حظ  و لذت ببرید !  خاصتاً  شکرگزاری، انفاق کردن  و خدمت خیرخواهانه برای بشریت؛ انسان را به آرامش و سعادت میرساند.  

 ۶ ــ  با اخلاص وعمل خیر؛ روابط  فامیلی و اجتماعی را مستحکم کنید! 

 احترام متقابل ، مراعات  ضوابط  حد  و مرز و عدم  مداخله در امورات  شخصی دیگران؛ کلید  و راز موفقیت برای تحکیم روابط  فامیلی  و اجتماعی است.

آی عزیزانم:

ــ  هیچوقت دربرابر افراد و اشخاص  حسود نباشید؛ در زندگی شخصی  کسی  مداخله  نکنید  و نه هم به  کسی اجازه دهید تا  در زندگی و روابط  شخصی  شما  مداخله کنند.

ــ  با محبت، مهربانی ، اخلاص ،  صداقت،  امانت داری ، فداکاری، گذشت وعمل خیر؛  روابط  خونی  و فامیلی  را سخت احترام  بگزارید  و آن را مستحکم  و پایدار حفظ  کنید.

ــ  در انتخاب  دوست، رفیق  و تحکیم  روابط  اجتماعی ، سخت  بکوشید.  ولی؛  ضرورت مبرم است تا « ضوابط  و حد و مرز »  را  کاملاَ  مدنظر گرفته و آن را سخت مراعات نمائید.

  ۷ــ  مادر و پدر؛ آینه یی  شخصیت سازی، اولاد خود هستند!

 اولین مکتب « خانه »  و اولین معلم «  مادر و پدر »  است  که  در پرورش  و شخصیت سازی اولاد «  دختر و پسر » که هر دو رحمت و نعمت الهی است ؛ رول عمده  و اساسی  را دارند.

خاصتاً  زحمات  شبانه روزی مادر؛ در قسمت  تغذیه ، پرورش،  تربیت و تعلیم سالم  اولاد  نسبت  به پدر با اهمیت و با ارزش  است که باعث بلند رفتن اعتماد  به نفس و کامیابی  او در اجتماع  میگردد. بدین اساس در رابط  به اهمیت مقام و منزلت مادر؛ روایت است که: « جنت زیر پای مادران است ».    

آی عزیزانم:

برای اولاد  خود نام « نیکو و شایسته » انتخاب  کنید؛  در پرورش  سالم،  محیط  با امن ، بلند بردن اعتماد به نفس، تعلیم و تربیه و رشد استعداد اولاد خویش ، بدون  « تفاوت جنسیت »  و بدون روش «  حقارت و خشونت » ، بلکه توام  با «  اگاهی،  مهربانی  و امکانات » سعی و تلاش نمائید.  

همچنان « اطفال و جوانان را باید به شنیدن عادت ساخت و بعد از شنیدن؛ آنها را باید به دقت متوجه نمود که چه باید کرد !».  البته این روش باعث آن  میشود تا  اولاد  احساس مسوولیت  وجدانی کرده و برای خیر، تکامل  و ترقی  خود ؛ بشریت و اجتماع ، خدمات ارزشمند و برازنده  را انجام دهند.

 آی عزیزانم:

 ما  در این  دنیا  برای وصل  کردن آمدیم ،  نه  برای  فصل  کردن!  زیرا ؛  خلقت عالم  برای  تصرف « مسخر »  انسان است  تا  او از این  نعمات و امکانات الهی استفاده  جایز کرده  و با  «  نماز، عمل صالح  و  تقرب به  الله تعالی »  به کمال ، تقوا ، پرهیزگاران و خیر و برکت برسد.  زیرا؛ الهی متقین و پرهیزگاران را دوست  دارد  و آنها را مورد  فضل و رحمت، خویش قرار میدهد.  

 بناً؛ آی عزیزانم!

 ــ  عمر کوتاه ،  مرگ حق  و هر نفسی  طعم  مرگ  را تجربه  میکند  وفانی  میشود ! پس؛  توکل  به رب العالمین داشته باشید  و او را با عشق، محبت، اخلاص و نیت پاک سجده بنده گی کنید.

 ــ برای کمال انسانی و سعادت خود و سعادت بشریت جد و جهد دوامدار کنید.

 ــ  هیچ  وقت از رحمت حق  ناامید  نشوید؛  بلکه او مهربان و بخشاینده همه گناهان است.

 ــ  در هر نماز؛ هم  برای  خود ، هم  برای مادر و پدر و هم  برای اولاد  خود  دعای خیر ، مغفرت  و بخشش  کنید ،  تا الله متعال به  لطف  و مرحمت  خود همه گناهان  ما  را  مورد  عفو قرار داده  و با گرفتن اعمال نامه به  دست راست، در جمله « اصحاب میمنه »  قرار بدهد.

امین یا رب العالمین

برهان الدین « سعیدی»

ماخذ و منابع:

ــ  سوره ۲: البقره ، ایات مبارکه « ۲ تا ۵ »: در مورد نزول  کتاب الله ، عبادت و به تقوا و رستگاری رسیدن.

ــ سوره ۷: الأعراف ، ایه مبارکه «۲۶ » : لباس « تقوا و پرهیزگاری » بهترین لباس است.

ــ سوره ۲: البقره ، ایه مبارکه « ۱۸۶ »: پروردگار به بنده نزدیک است و دعا را اجابت میکند.

ــ  سوره ۵۱: الذاریات ، ایه مبارکه «۵۶ » : خلقت جن وانس برای پرستش و عبادت الله تعالی.

ــ سوره ۲: البقره ، ایه مبارکه « ۸۳ »: در مورد پرستش خدا، احسان به پدر، مادر، آقارب، یتیمان، مستمندان…

ــ سوره ۲: البقره ، ایه مبارکه « ۱۸۰ و ۲۱۵ » : در مورد احسان، نیکی، انفاق و وصیت مال به والدین.

ــ سوره ۱۷: الإسراء ، ایه مبارکه « ۲۳ »: به والدین احسان کنید و حتی برای آنها اوف نگوید.

ــ  سوره ۳: آل عمران ، ایه مبارکه « ۱۴۶ »: رب العالمین صابرین را دوست دارد.

ــ سوره ۳۱:لقمان،ایه مبارکه « ۱۳ــ ۱۹»: نصایح لقمان به فرزندش « شکرگزاری، انجام عبادات،کارشایسته و…».

ــ سوره ۳۹: الزمر ، ایه  مبارکه « ۱۰ » : الهی  برای صابرین اجر بی حساب میدهد.

ــ سوره ۱۰۳: العصر، ایات مبارکه « ۱ تا ۳»: انسان در زیان است؛ ولی بدون کسانی که کارهای شایسته میکنند…

ــ سوره ۴: النساء، ایه مبارکه «۳۶ »: … الهی متکبر و فخرفروش را  دوست ندارد.

ــ سوره ۴۶: الأحقاف ، ایه مبارکه « ۱۵ » : در مورد « احسان به پدر و مادر، زحمات مادر درتربیه اولاد و … »

ــ سوره ۴۹: الحجرات، ایه مبارکه « ۱۲»: گمان بد، گناه وغیبت کردن به مثابه خوردن گوشت برادر مرده میباشد.

ــ سوره ۲۱: الأنبیاء ، ایه مبارکه « ۳۵ » : هر نفسى چشنده مرگ است ...

ــ سوره ۵۷: الحدید، ایه مبارکه «  ۲۰ » : زندگی دنیا  در حقیقت بازی، سرگرمی و ...

ــ سوره ۵۵: الرحمن، ایات مبارکه « ۲۶،۲۷ » : درمورد فنا شدن زمین و باقی بودن رب العالمین.

ــ سوره ۳۱: لقمان ایه مبارکه « ۲۰»: در مورد تصرف « مسخر » اسمانها و زمین و نعمات الهی برای انسانها…

ــ سوره ۱۷: الإسراء ، ایه مبارکه « ۷۱ » : در مورد نامه اعمال به دست راست و کسب پاداش.

ــ سوره ۳۹: الزمر، ایه مبارکه « ۵۳»: از رحمت الهی ناامید نشوید؛ الهی مهربان و بخشاینده همه گناهان است.

ــ سوره ۵۶: الواقعه ، ایات مبارکه « ۷ تا ۱۱ »: در مورد اصحاب « میمنه ، مشمه و سابقون».

ــ تفسیراحمد: مؤلف: استاد امین الدین « سعیدی ـ سعید افغانی».

ــ نصایح واندرزهای: شیخ عبدالله « انصاری» ، مولانا « بلخی »  و مولانا محمد سعید « سعید افغانی

17 آگوست
۱ دیدگاه

زورقِ شکسته

تاریخ نشر : شنبه ۲۷  اسد ( مرداد ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۱۷ اگست  ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا   

زورق شکسته

بهـار و فصـل جوانی شتـاب می گذرد

بیـا که زندگی ام بی حساب می گذرد

بزن شـرار و  بسوزان  جهان  رنگ مرا

اگر بـه  ذهـن  تو  فکرِ خراب  میگذرد

ز تـار هـر نفسـم سـاز درد  و غم بارد

بیـا که ناله ی چنگ  و رباب  میگذرد

خزان جَـور تـو پژمُرد و  پیر کرده مرا

ز شرق سینـه ی من  آفتـاب میگذرد

فتـاده عکس تـو در قـاب نامرادی ها

کنون تمـام امیدم بـه خواب میگذرد

دلـم گرفتـه و جـان بـر لبم رسید آخر

بیا که با قَدَمت ایـن  عذاب  میگذرد

خیـال خـام و لب  خشـک   آرزو هایم

ز تشنـه کامِیِ دل،در سراب  میگذرد

کجارسد لَب ساحل شکسته  زورق جان

ملاح خسته که در منجلاب  میگذرد

بزن  جـلا دَم  تیـغ  نگـاه   پر خونت

که تیرهـای قضـا بی  نقاب میگذرد

محمد ادریس بقایی (قطره)

کابل – افغانستان

 

16 آگوست
۳دیدگاه

هوس آغوش

تاریخ نشر : جمعه ۲۶  اسد ( مرداد ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۱۶ اگست  ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا 

هوس آغوش

وقتی به آغوشم می گیری

عطر کوچه های (کابل)را

باخود بیاور

تا وجودم با عطر تو آشنا شوند

ووقتی بر لبانم بوسه میکاری

از گرمایت بریز

تا لبانم اناری شوند

و پر آب

چون انار (قندهار)

و در دستانت

شگوفه های نارنج (جلال آباد) را بیاور

و مشت مشت

بر موهایم بریز

تا عطر سرزمینم عاشقترم سازند

وظرفی پر از آب سرد چشمه ای (دلاکان) را

باخود بیاور

و بر تمامی وجودم بپاش

تا عطش عشق

درمن فروکش گردد

و وقتی بیدار می شوم

دوست دارم هنوز

سرت روی بالشم باشد

و سر من بر شانه ی تو…

هما طرزی

نیویورک

 ۷ جون ۲۰۲۴

16 آگوست
۳دیدگاه

خواب رفته آفتاب

تاریخ نشر : جمعه ۲۶  اسد ( مرداد ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۱۶ اگست  ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا 

خواب رفته آفتاب

۵۹ الف

 روزگارا  خسته  یی ،  خسته یی  از   جان ما

    خون  آدم  می چکد  ، از  سر انگشتان ما

 بد تر از بوزینه ها ،  بد تر  از گاو   و  خریم  

  جای اشکی سنگ  ها  ، بر  سر  مژگان  ما

های  مردم   نیستیم   ،   نیستیم  آدم  دگر!  

   لشکر  ابلیس  شد  ،  سخت  بر فرمان  ما

 طفل  دنیا  نامده  ،  سر بریده  شد  ،  خدا  

  سنگ   بار  از   آسمان،   زود کن  پایان ما

 گندم  بریان  شده   ،  در  میان  تابه   ایم

دود می خیزد  ز دل  ، دود  از  چشمان ما

 من که هم جنسم به این ، وحشیان سنگدل

شرمم آید از  خودم  ،  شرمم   از  ایمان ما

 خشک شد  آب دهن  ، شعله خیزد  از گلو

   خواب  رفته  آفتاب ، تیره  شد   اذهان ما

شکیبا شمیم

 ۲۰۱۷

16 آگوست
۳دیدگاه

چشمه ی حیات

تاریخ نشر : جمعه ۲۶  اسد ( مرداد ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۱۶ اگست  ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا 

چشمه ی حیات

ای آسمان   ببار  ،  تو ای   آسمان ببار
در خاطرم بیاوَر  فصل ِ     خوش ِ  بهار
بر  پاره  پاره  های  دلم   بیشتر  بخند
تکرار می شود … یکی؟ نه  ! هزار بار!
سرد است لحظه  های  پریشان ِ روبرو
بَرگَرد روح ِ  گمشده ی   چرخ ِ   روزگار
ای چشمه ی حیات بیا در  شب ِ حزین
دیگر نمانْد چیزی ازین جان ِ  بی  قرار
ای  آسمان ببار ،  تو ای  آسمان  ببار
بر سرزمین ِ خشک ُغم آلود ، بار بار…!

پروانه شیرین سخن

۷ آگست ۲۰۲۴

16 آگوست
۱ دیدگاه

چرخشِ کابوس

تاریخ نشر : جمعه ۲۶  اسد ( مرداد ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۱۶ اگست  ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا 

چرخش کابوس

 چرخش     کابوس      یکبار   دگر

 صورتی  را  می   نماید   از  سقر

 درد سه  ساله  به  حُجم  دهه ها

 بر  دل    تاریخ    دارد    صد نوا

دشت ودامان وطن شد  شوره زار

 جای گل ها هرطرف  روییده  خار

 سینه ها پر از غم‌ و ازغصه هاست

غصه از طوفان و درد و ماجراست

 درد و  رنج   ملتِ  ما   بی  شمار

مردم  ما   خسته   و  بی  ر وزگار

ملت  تبعیدی  و   خانه   به  دوش

 از درونش د رد  ها   دارد  خروش

 موج سیل  اشک  در  چشمانِ ما

 سرخ   کرده   کاغذ   و  دیوانِ ما

 انتظاری    بر   دل   وارسته ماند

درب  مکتب  بر  رخ ما بسته ماند

 این همه  جور  و  جفا  ها بر زنان

 در  بساط‌‌ِ     سایه ‌ی   اهریمنان

 هر طرف فریادِ  درد و ماجراست

 ماجرا  از فقر  و   بیکاریِ  ماست

گردن    بشکسته ‌ی   ما   هر کجا

 می نماید      روزگارِ     تلخ   ما

 ای بسا گردن   ز  بی کاشانه ها

 می پذیرد  پای   صاحب خانه را

 ملتم  ر ا بار غم   ها  خسته کرد

 در به در،  محتاج   هر بیگانه کرد

 جنگ ما را نیست پایان  ای دریغ

 قلب ها شد زیرِ حِرمان  ای دریغ

 روزگارِ ما  گهی   سامان  نداشت

 چرخشِ این تیرگی  پایان  نداشت

 گردش و تکرار شب  ها تا به کی

 شهر ما تاریک و   تنها  تا به کی

جانُ   ها  بهرِ    ثباتت  می دهیم

ای وطن آخر  نجاتت  می دهیم

 فرحت رحمان

۱۵ اگست ۲۰۲۴

16 آگوست
۱ دیدگاه

در غزه ی سوزانِ عشق . . .

تاریخ نشر : جمعه ۲۶  اسد ( مرداد ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۱۶ اگست  ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا 

جنگ خونینی بین مردم غزه و تمام دنیای که تحت پوشش فکری و سیستمی فاشیسم سفید(ظاهرا اسرائیل) قرار دارد ، در جریان است. حماس فقط یک بهانه است. در زمانی که فلسطین حتی یک نظامی نداشت ، مگر کشتار های دیر یاسین، صبرا و شتیلا و …. برای چه صورت گرفتند ؟ در این میان یک عده از هم میهنان ما قضیه فلسطین و غزه را به «روابط بین مسئله عرب و یهود» تقلیل می دهند و به این صورت، ناآگاه در جای غلطی می ایستند و در برابر ستم بزرگی که در منطقه جریان دارد، موضع نادرستی اتخاذ می کنند. البته عده ی مشکوکی هم هستند که افکار موسادی دارند و نقشه مند، می کوشند ، قضیه جنگ نابرابر کنونی در غزه را از حمله هفت اکتوبر حماس به بعد دیده و بدین ترتیب ۷۵ سال ستم بلاوقفه امپریالیسم غرب و سگ زنجیری آن دولت اسرائیل در منطقه را از دیده پنهان و آرایش کنند. در غزه، جهانی که تاریخچه به بردگی کشاندن، جنوساید بومیان استرالیا ، آمریکا و آفریقا، غارت و کشتار و تجاوز بیشمار و دو جنگ وحشیانه جهانی در پیشینیه اش است، با جهانی که تحت ستم مداوم در جنگ نابرابری کوبیده می شود، قرار دارند. فراموش نشود که مسئولیت مرگ کشتگان طرف اسراییل نیز بدوش همین فاشیسم سفید است که آنها را گوشت دم توپ خودکرده است. بدین صورت هر انسانی باشرفی بدون اگر و مگر ، فقط و فقط در کنار معنوی و مادی مردم غزه قرار می‌گیرد.

* این شعر را چون قطره اشکی برای مردم قهرمان غزه تقدیم می کنم:

در غزه ی سوزان عشق . . .

در  عشق  سرخ  غزه  ها ،  تاریخ  ، معنا می دمد

 از  خشکسال  خامشی ،  یک نسل  دریا  می دمد

 در  غزه  های سرکش   ، دنیا  به  پایان  می رسد

 از  عشق  خون فریاد  نو  ، فریاد  فردا  می دمد

 در غزه سوزان  من ، کودک  به  خون افتاده است

 از نقش پای کوچک اش، یک خوشه دنیا می دمد

 در سرخ عشق  جلجتا * ، عیسی به فردا می رود

 هر سو صلیبستان شده، دنیا یهودا ** می دمد

نقب  زمین  می گسترد ، بر خاک  می افتد نقاب

 دندان  دیناسور مرگ  ،  از  کام  رسوا  می دمد

 در غزه های  بی کسی ، ننگ زمین  سر می کشد

 از کوچه های سرکشی ، صبرا، شتیلا*** می دمد

 خاکسترت  را باد برد ، ار چند  ، ای ققنوس عشق

 هر  ذره ی  خاکسترت  ققنوس  ها  را   می دمد

 در عشق  زاران  عروج ، از  خون  وفا  می گسترد

 صد شهر مجنون می دهد، صد دشت لیلا می دمد

 آن شهسوار سرخ  رو ،  کی ا ز افق سر می زند؟

آیا «چه» می جوید دگر؟ گرم و «گوارا» می دمد؟

فاروق فارانی

 

  * مطابق روایات دینی «جلجتا» تپه ی است در فلسطین که عیسی مسیح در آن به صلیب کشیده شد.

 **یهودا یکی از حواریون مسیح بود که به او خیانت کرد .نام یهودا مترادف خیانت شده است.

 * * * صبرا و شتیلا دو منطقه در لبنان است که در دهه هشتاد قرن بیست فالانژ های مسیحی همراه با اسرائیل در آن، به قتل عام فلسطینی ها پرداختند.

16 آگوست
۶دیدگاه

عارفِ شیراز

تاریخ نشر : جمعه ۲۶  اسد ( مرداد ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۱۶ اگست  ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا 

سعدیا دیده گشا حا لـت  دنیا بنگـر

ماجرای    دلِ   آوارهء   شیدا  بنگر

(استاد خلیل الله خلیلی)

*************************

 عــا رف شـیـــراز

سـعـد یا خیـز تـو شـور و  شر دنیا بـنگـر

هـمـه قـربا نی افـغـا ن و   عــربهـا بنگـر

چه شـدازدست پلـیدان جهـان  حال بشـر

وضع  امروز  ببین  حا لت  فــردا بـنگــر

توبگـفـتی که هـمـه آدمی اعضای همنـد

اینک ای شیخ هما م حالـت  اعضا بنگـر

خرس قطبی چه جفاها که نکرددرمُلـکـم

جای  وی  را  بگـرفـته  سـگ  رسوا بنگـر

گشته  شیطان بزرگ  د یو جهـان امـروز

ظلم این دیو  جهانخوار  به هـر جا بنگـر

بـزنـــد   لافِ   حـقـــوق ِ بـشــــرو  آزا دی

این چرند های وی ا فتـاده  ز معنا بنگـر

ملک افـغـان وعراق را بنمـوده  اشغا ل

تاخت وتازش توبه  لبنان  وبکوریا بنگـر

کرد ویران  وطن  ما  به نیرنگ و فریـب

تشنهء خون مسلمـا ن شده، یغـمـا بنگـر

مـیهـنـت  را   نگـذارد  به تـرقـی در عـلـم

سـد راه  گـشته به هـر جا تو غـوغـا بنگـر

سخت گیردز  عداوت به محبان علی(ع)

گـشته  رسوای جهـا ن  قدرت مولا بنگر

پروراند  بسـرش خواب  نو شرق وســط

فـتح   مـردان  خــدا  را تـو درآ نجـا بنگــر

بهـر آزار و اذ یـت به هـــزاران  مظـلــوم

ساخت  زندان مخوف  تو به کـوبا بنگـر

شکوه دارد ز تروریست وتروریزم جهان

خود ش حامی تروریزم  در  اِخـفـا بنگـر

زآ تـش را کـت وطیـاره و بـم هـای ثقـیل

سـرخ ازخـون شهـیدان همه صحرا بنگـر

ا ستفاده زا تــومــی بــَم وی د ر جـا پان

قـتـل عام زن ومـرد، کود ک و بُرنا بنگـر

ازفلسطین چه بگــویم بـرا یت ای شــیخ

نیم قـرنیست به خون غـرقه وتـنـهــا بنگـر

گشته آواره زکـا شـانهء خـود ملـیون هـا

نا لــش ســوخـتـگــان  تــا بـه  ثــریـا بنگــر

حیدری گشته زهجران وطن همچون قیس

حـا ل ا ین پـیـر شکسـتـه دل  ِشـیـدا بنگـر

خواهـم آ بـاد وطنـت عارف شیـراز عـزیز

دشـمــن د یـن تـونـا  بـود  زد نـیــا بـنـگــر

پوهنوال داکتر اسدالله حیدری

۱۹  سپتمبر ۲٠٠۶

سدنی – آسترالیا

15 آگوست
بدون دیدگاه

روز ننگین ۱۵ آگست بر عموم هموطنان ما تسلیت باد!

تاریخ نشر : پنجشنبه ۲۵ اسد ( مرداد ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۱۵ اگست  ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا   

روز ننگین و سیاه پانزدهم آگست ، سالروز

معامله ننگین وطنفروشان ودر رأس آن

اشرف غنی احمد زی و سایر ارگ نشینان

بی حیثیت با جیره خواران مثلث شومِ

 استعمار ، استثمار و استحمار بر

عموم هموطنان ما تسلیت باد.

سایت ۲۴ ساعت

15 آگوست
۱ دیدگاه

سالگردِ ماتم

تاریخ نشر : پنجشنبه ۲۵ اسد ( مرداد ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۱۵ اگست  ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا     

 سا لگرد ماتم ، روز سیاه تاریخ وطن با ورود نوکران پنجابی های پاکستان

یعنی طالبان و حشی و بی فرهنگ با معامله گری اشرف غنی وطنفروش

و باند شرمسارش بار دیگر وطن رامستعمره گردانید که عمر حکومت های

قلابی کوتاه است .

 این روز سیاه و  ماتم بر ملت ساحشور و غیور ما تسلیت باد.

سالگردِ ماتم

طالب رســـــید و دزدان  هر سو  فرار کردند

چون موش های تر سو رو سوی  غار کردند

این طـــــــالبان نا دان  این  چاکــــران  دوران

از بهر غضب  قــــــــدرت  صد  انتحار کردند

با رهبــــر خــــیا لی  با کــله  های  خـــــــــالی

افــــــراد  بیــــگناه را مخــــــفی  به دار کردند

مســــــــــدود شـــــد مکاتب تنها برای نسوان

دوشـــــیزه گان میهن چــــــشم اشکبار کردند

این سالگــــرد ماتم بر هـــــــــر دلی دهد غم

این فاســــــدان وطـــــــن را بی اعتبار کردند

 نذیر ظفر

 

 

15 آگوست
۳دیدگاه

عرضِ زندگی

تاریخ نشر : پنجشنبه ۲۵ اسد ( مرداد ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۱۵ اگست  ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا   

 

عرضِ زندگی

نفـــس  غم  زندگــــی  غم  آشنـــا  غم

ز تو کی  می شـــود؟ گـردم  جدا غم

ز  بــــدو   هستـــــی  تا  روزی قیامت 

گهی پیش است و گاهـــی بر قفا غم 

شکستـــــم خون شـــــدم ناشاد گشتم

ولی بـــــاز  هم  نه  گــــردد منتها غم

ز یارانــــی  که   تنهـــا  می  گــــذارند 

تو نیــــکو  تر که  هستی بــا وفا غم 

گلــــه از دشمن و بیــگانه ام  نیست 

که از خود  میـــــزند  سر تا به پا غم 

در این شهر که داد از  ازدحام است 

فقـــــط  پهــــــــلوی  من دارد ادا غم

یکی دو  خنــده ای  آهستــــــه کردم 

نگاه  کــــردم نشستــــه بی صدا غم

به درمانــــــم  چه میکوشی  که  آخـر 

مـــرض غم دارو غم درد و شِفا غم

زمیــــن پـــر آفت  و  دریا پر آشوب 

بــــود این  کشتـــی بــی  ناخـــدا غم

کسی از کس نگردد خوش در اینجا 

صـــداقت غم محبـــت غم حیـا غم 

به عرض  زندگی  محمــــود  بنــگر

که عمـــر  خضر  را  باشـــد بقا غم

احمذد محمود امپراطور

شنبه ۲۵ اسد ۱۳۹۹ خورشیدی 

۱۵ اگست ۲۰۲۰ ترسایی 

14 آگوست
۱ دیدگاه

نص پرواز . . .

تاریخ نشر : چهارشنبه ۲۴  اسد ( مرداد ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۱۴ اگست  ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا   

نص پرواز . . .

روز ها  کورند  از  فردا  نگاهی  وام کن

 از زلال چشمه ها چشمان نو  انعام کن

 درعروقِ قصه ها، خونِ نوی جولان بده

 راه بر  پریان گشا  و  دیو را در دام کن

 مومیایی نیستی خوابیده‌ ای با مردگان

از گل و از سنگِ عشق و زندگی اهرام کن

 رامِ خاموشی و طاعونِ فراموشی شدی

رام این گندابه را، طوفان  بزن نارام کن

 توشه ‌یی ازعشق و مقصودی به پهنای سپهر

 رهکشان در کهکشان ، خورشید نقش گام کن

 باغ  بی‌ پهنای  رویأ  را دری  بازی  بده

 میوه‌های سرخِ فردا را در آن الهام کن

 بر لبانِ  شهر  آیاتِ  شهادت  می‌دمد

 شهر را بی دار کن، بیدار، آن را نام کن

آتشِ آغاز  را  از  عشقِ  ققنوسی  بدزد

 در نصِ پرواز  خود، آغاز  را  فرجام کن

عشق سرمی‌خواهدو پایش به خون آغشته است

جامِ دل تقدیمِ عشقِ مستِ خون‌آشام کن

فاروق فارانى

14 آگوست
۱ دیدگاه

چند دوبیتی

تاریخ نشر : چهارشنبه ۲۴  اسد ( مرداد ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۱۴ اگست  ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا   

رسمِ دلبری

به  بزم‌    عاشقان    آمد  نگارم

 بگفت شعری به چشمان خمارم

شنیدم صد غزل عشق از زبانش

 به رسم  دلبری  هر   یک نثارم

۶ آگست ۲۰۲۳

خمار

پلنگ   چشم    آهویت   بنازم

خمار  مست   جادویت   بنازم

دو جامت را بنوشم جرعه جرعه

 لبت بوسم و گیسویت  بنازم

۳ سپتامبر ۲۰۲۳

شراره

زبانم   گر ببندند   تیره  بختان

 دو چشمانم  سلاح  باور شان

 به ذهن تار تان آتش زنم من

 شراره  پر کنم  فرق  سر تان

 هما باوری

 جرمنی

۱۲ سپتامبر ۲۰۲۳

13 آگوست
۳دیدگاه

شبِ طوفانی

تاریخ نشر : سه شنبه ۲۳  اسد ( مرداد ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۱۳ اگست  ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا     

 

شب طوفانی

در این طوفانی شب

و در امتداد یک سکوت بزرگ

و در امتداد اشک های باران

و چشمک های پر برق آسمان

و در امتداد یک راه

و فرار

بسوی یک تکرار باشکوه

شاید هنوز دوست دارم

در انتهای طوفان

منتظرم باشی

منتظرم باشی

منتظرم باشی

و با آغوش باز

به وسعت یک اقیانوس پر خروش

مرا از من بربایی

و در دامان آغوش فکرت

سبز داری

ودر ساحل بدور از طوفان ها

با عینک ذره بینی ات

مرا آنگونه که هستم خواهی دید

و آنگونه که عاشقم به تو

خواهی شناخت…

هما طرزی

نیویورک

 ۷ جون ۲۰۲۴

13 آگوست
۳دیدگاه

صیدِ دل

تاریخ نشر : سه شنبه ۲۳  اسد ( مرداد ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۱۳ اگست  ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا   

صید دل

من ز‌عشق   تو بدل  ناله  و  غوغا دارم
هوس وصل  تو  را  در دلِ   شیدا دادم

دل من مست و خراب است از آن نیم نگاه
یادِ آن  نیم  نگه  در دل   شب  ها دارم

تن من خسته‌ و لب تشنه از آن لعل لبان
جام می ز آن لبِ   میگون  دل  آرا دارم

تویی در خلوت تنهایی  مرا  مونس جان
جز تو من کس نه در این خلوت تنها دارم

ناز چشمان تو مستی  زده  در شهر دلم
مستیی  چشم  سیه  از  لب   مینا  دارم

در میان شب خاموش  خیال  تو  به سر
این همه خواب و خیال از تو تقاضا دارم

کرده ای صید دلِ ” عالیه ” را با نگه ات
تو ندانی  ز   خدا   من  چه   تمنا   دارم

عالیه میوند

۲۱ جولای ۲۰۲۴

فرانکفورت

13 آگوست
۱ دیدگاه

در رستخیز دیگری . . .

تاریخ نشر : سه شنبه ۲۳  اسد ( مرداد ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۱۳ اگست  ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا     

 

در رستخیز دیگری . . .

 

 تیزاب عشقی نوش کن، با خار، خود گلپوش کن

 معتادِ خاموشی شدی، خاموشی‌ات  خاموش کن

 این سو دهانِ  دیو‌ ها،  آن‌ سوی کوهی راه بند

 یا لقمه‌ی مرداب  شو ،  یا کوه  را  ر دوش کن

 از جام زهرِ  صبر چون  ، بوی  نیاکان  می رسد

 آن را به گورِ شان فشان، عصیان‌ شرابی نوش کن

 آتش‌فشانِ زنده نیست، این را که سر آرد ز خاک

 این نقد خشمِ قرن‌هاست ، آن‌ را به هوشت گوش کن

 خوابِ زمستانی کشید، این قرن بیداری به کام

بر دیدگانت  آب  زن  ،  بیداریت  را  هوش کن

بیگانه از خود گشته ای، جسم از تو جان از دیگران

با جانِ خود در آشتی ، اندیشه  در  آغوش کن

 در  رستخیزِ  دیگری  پروانه‌ ها  را  کن  عقاب

 در غار تاریخ اش بران، این دیو ها را موش کن

فاروق فارانی

13 آگوست
۱ دیدگاه

گلستانِ خیال

تاریخ نشر : سه شنبه ۲۳  اسد ( مرداد ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۱۳ اگست  ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا     

گلستانِ خیال

 سحرگاه  از  گلستانِ  خیالم   بوی  یار آید

شمیم عطرِ  گیسویش به  هنگامِ  بهار آید

چو بینم لاله را رقصان بدستِ بادِ فروردین

 بخاطر جشنِ  نوروز  و گلِ  سرخِ مزار آید

 نظر کردم به نرگس،گوشهُ  باغ رفته خوابِ ناز

 به چشمم دیدهُ  شهلای دُختِ قندهار آید

 غروبِ آفتاب در  غربت و  دوری بیادِ من

 همان شامِ هرات و  نغمهُ شادِ  دوتار آید

 دلم  پرواز می‌ خواهد بسوی شهرِ رویاها

بیادم  جلوه های  کابل و نقش و  نگار آید

 شقایق خیمه برپا کرد به صحرا لیک به چشمِ من

 غمِ  دوری  ز لیلای   وطن  مانندِ  خار آید

 مریم نوروززاده هروی

 نوزدهم ثور ۱۴۰۳ خورشیدی

هشتم مَی ۲۰۲۴ میلادی

از مجموعهُ”میهنِ عشق”

 هلند.

13 آگوست
۳دیدگاه

کلبهء ویرانه

تاریخ نشر : سه شنبه ۲۳  اسد ( مرداد ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۱۳ اگست  ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا   

** کلبــه ء ویرانه **  

 

  سوخــتم از آه و  حسرت عا قبــت  در  کــــوی او

 صــیــد گشــتم مـن بـــدام  فتـنه  و جـــــا دوی  او

 

ای فــلک  رنجـم مــده دیگر  جفــا  را تـــاب نیسـت

نیست ظلمی بیش ازاین شد روزمن چون موی او

 

زیــن دل  آشــفته ی  مـــا  می بــرد احـــــوال غـــم

کـــاروان  اشـــک  مــن  در  محضــر   نیــــکوی  او

 

زنــده داری می کنـــم هــر شب به امیــــدکه بـــا د

کز آستـــا نش بــر مشــامم گـــر  رسانـــد  بــوی او

 

کــس نــدیــدم تــا  گشـــاید  کــلبــه ء  و یــــرانه ام

تا بــــرد  احـــوال  مرگـم  را بـــه  گـــریه  سـوی او

 

ای (عزیزه)  این چنین آه و فغـان از بهـر چیست؟

مـرغ  دل  راحت  نگـــردد جـــز به  وصل  روی او

 

عزیزه عنایت

هالند