ارسال شده توسط admin در
اشعار
( هفدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : چهارشنبه ۲ عقرب ( آبان ) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۲۳ اکتوبر ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – استرالیا
حریم اقدس ناموس
از آن چو دیدۀ من ، اشک ژاله میبارد
که رهزنان ، وطن را قَباله میدارد
بپا شوید دلیران و غازیان وطن
حریم اقدس ناموس ، حَواله میدارد
اگر به ژرف حقایق رسید گریه کنید
که بخت مادر میهن ، حَلاله میدارد
تنم ز غصه نیاسود ایخد ا رحمی
غمِ وطن به چنین سوز ناله میدارد
ز بس بدامنِ دشت و دمن نشست عزا
چو خونِ سرخِ شهیدان لاله میکارد
فگنده دام و د دِ بر نوای صلح وطن
نفیر جنگ ستیزان اَطاله میدارد
شمال شرق و جنوب غرب اهریمن شده است
هجومِ سیر جواسیس زُباله میپالد
کجا روم به کی گویم طیلسان بر دوش
بهای خون شهیدان ، اَضاله میدارد
به هرکه تخت دهد وارث اش همی گویند
به سودِ معامله کاران معامله میدارد
نظامِ کشور افغان بدست اهریمنان
کنون که پرچم خود را اِشاله میدارد
اگر چو نیست امین و صدیق و پاکنهاد
چرا بگوش من هردم ، مَقاله میخواند
یکی بسوی خودش می کَشد عنانِ وطن
دگر نوای ترقی ، اِداله میدارد
دلم ز تنگی این قافیه به تنگ آمد
ز بسکه خاطر حُزنم مَلاله میدارد
بگوش من چه خوش است ناله های صلح وطن
اگر به خون تو زرغون ، حَماله میدارد
الحاج محمد ابراهیم زرغون
فورده – ناروی
۱۹ اکتوبر ۲۰۱۳
معنی واژه ها از لغت نامه دهخدا
قباله : مکتوبی که در فروش ملک و جز آن مینوسند و در آن ذکر میکنند فروشنده و خریدار و آن چیزی را که خرید و فروش بدان تعلق گرفته و مبلغ ادا شده و شرایط بیع و جز آن را .
حواله : تمسک و برات و سفته (ناظم الاطباء). برات که بدائنان دهند
حلاله : نکاح کردن مطلقۀ ثلاثه تا برای زوج اول حلال شود .(آنند راج، از منتخب و عالمگیر و المختار) : هرکه مر او را طلاق داد بجویدش
دوست ندارد مگر ز شوی حلاله .
اِطاله : طول دادن و دراز کردن و زبان درازی کردن .
زُباله : خار و خاشاک و خاکروبه .
اَضاله : بمعنی فراموش شده .
اِشاله : برداشتن و بر افراختن .
مَقاله : سخن ، گفتار و کلام .
اِداله : تغییر دادن ، دولت دادن .