تاریخ نشر : پنجشنبه ۲۳ حمل ( فروردین) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۱۱ اپریل ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا
یادی از زنده یاد استاد عبدالسلام دهزاد کهدستانی
، شاعر ، پژوهشگر و آموزگار توانای کشور
قیوم بشیر هروی
۱۱ اپریل ۲۰۲۴ میلادی
ملبورن – آسترالیا
یکی دیگر از فرزانگان سرزمین ادب پرور هرات مرحوم استاد عبدالسلام دهزاد کهدستانی می باشد که بیشتر عمرش را در راه تربیت اولاد وطن صرف نمود.
او شاعر شیوا بیان ، نویسندهء چیره دست ، معلم نمونه و انسانی بود آرام و مهربان.
زنده یاد عبدالسلام دهزاد کهدستانی فرزند مرحوم حاجی محمد ثمان خان کهدستانی ، در سال ۱۳۰۹ خورشیدی در یک خانوادهء علم پرور در روستای کهدستان ولسوالی انجیل ولایت هرات پا بعرصه وجود نهاد.
تحصیلات ابتدایی را در مکتب کهدستان آغاز و در دارالمعلمین عالی کابل به پایان رسانید و در سال ۱۳۳۵ بعنوان معلم در مکتب ابتدایی روستای کهدستان مشغول کار شد و در تربیه فرزندان وطن صادقانه کوشید و تلاش نمود.
اما ذوق و علاقه اش به آموختن و تحصیل باعث شد تا پس از شش سال خدمت در وظیفه مقدس معلمی در سال ۱۳۴۲ خورشیدی شامل دانشکدهء زبان و ادبیات دانشگاه کابل شود تا برآگاهی اش بیافزاید. پس از فراغت و کسب لیسانس در سال ۱۳۴۶ به عنوان متصدی انجمن نویسندگان هرات انتخاب گردید و در سال ۱۳۶۷ عضویت مجلس سنا را به دست آورد.
استاد دهزاد در سال ۱۳۷۰ عضو علمی مسلکی در ریاست تألیف و ترجمه وزارت معارف شد.
از آن پس به پژوهش و تحقیق در ادبیات پرداخت ومقالات فراوانی نوشت که زینت بخش صفحات اکثر نشرات داخل کشور گردید و با استقبال زیاد علاقمندان مواجه می گشت.
او را می توان پژوهشگر راسخی دانست که با تلاش و علاقه کار می کرد و توانست کتابی را بنام تحقیقات ادبی آماده چاپ سازد ، اما از اینکه اقبال چاپ یافت یا خیر اطلاعی در دست نیست ، امید که این امر تحقق پذیرفته باشد، همچنین مجموعه اشعار استاد دهزاد نیز در سالهای آخر عمر آن استاد جاودان یاد قرار بود به نشر برسد.
استاد در قالب های غزل ، قطعه و دوبیتی می سرود که اشعارش پخته ، اما سلیس و روان است ، علاقمندانی زیادی داشته و دارد که در لابلای آنها مضامین ادبی ، عرفانی و اجتماعی را می توان بخوبی حس کرد. در سروده هایش تبلوری از احساس ، صفا، صمیمیت و حس وطن دوستی شاعر نهفته است.
استاد مرحوم انسان بود مهربان ، متواضع و در عین حال بسیار مددگار و نیکوکار. او باری خطاب به جوانان کشورش چنین گفته است:
نوع انسان در عمل فرمانده ی بحر و بر است
این جهان اورا به حکم عقل و وجدان, کشور است
در طریق مدعا در این محیط بی کران
کشتی عزم بشر را علم و ایمان لنگر است
ای جوان ای مظهر آزادگی و مردمی!
در طریق خدمت مردم ترا حق یاور است
این دیار عدل و انصاف است و جهد و یکدلی
این دیار دوستی و عدل و انسان پرور است
تا توانی مردم مظلوم را همدرد باش
رحم بردرماندگان ,مقبول شرع انور است
استاد دهزاد یکی از نخبگان شهیر معاصر هرات بود که با نوشتن مقالات علمی و ادبی در راه تنویر افکار جامعه هرگز کوتاهی نکرد و با صدق و صفا مینوشت .
او که با سابقه طولانی آموزگاری در معارف کشور سالهای زیادی ازعمر پربارش را در تدریس زبان و ادبیات فارسی دری در مکاتب متعدد ، لیسه ها و دارالمعلمین عالی هرات صرف نمود و شاگردانی زیادی از محضر این استاد گرامی استفاده جسته و کسب فیض نمودند، در باره اهمیت مکتب و ارزشهای معنوی آن شعری دارد که خواندن آن خالی از دلچسپی نیست :
می دهد منزلت و قدر به انسان , مکتب
پرورشگاه د ماغ دل و وجدان , مکتب
چشم بینای تو را نور نظر می بخشد
از برای من و تو رحمت رحمان, مکتب
در سلوک تو دهد کیفیت لطف و ادب
مدد زندگی و رونق دوران , مکتب
اندرین صحنه ی ترکیب که ره پیدا نیست
راهنمایی است سوی عالم عرفان, مکتب
در گذرگاه تو ای طالب فرزانه علم
می دهد نور چو قندیل شبستان , مکتب
گر ترا میل علاج دل بیمار بود
دشمن تنبلی و غفلت و نسیان , مکتب
ماده ی راه کمال بشریت دانش
پاسدار شرف و حرمت انسان , مکتب
ای جوانی که تعالی و سعادت خواهی
مشعل راه تو در عالم امکان , مکتب
تو هم از دیده انصاف چو(دهزاد) ببین
داده در نوع بشر قوت طیران , مکتب
از مرحوم استاد دهزاد کهدستانی چهار اثر علمی به زیور چاپ آراسته شده که قرار ذیل می باشند :
۱ – آوای از دهستان.
۲ – سیمای ادب در آیینه ی حکایت .
۳ – درجِ مروارید.
۴ – حریم وصال .
اما بصورت پراکنده مقالات و اشعار زیادی از استاد کهدستانی در نشرات کشور به دست نشر سپرده شده که هر کدام درخور اهمیت میباشد.
گفته شده که در سالهای اخیر عمر آنمرحوم مجمموعه اشعار و همچنین کتاب تحقیقات ادبی ایشان آماده چاپ بود ، اما ازچگونگی چاپ آن اطلاعی در دست نیست ، امیدواریم به چاپ رسیده باشد.
و اما د رکنار سایر مضامین در اشعار شاعران عشق را نیز میتوان بخوبی دید و این چیزیست که در کلام اکثر شاعران از متقدمین گرفته تا حال با وضاحت کامل نمایان بوده و می توان آنرا حس کرد و بدون شک استاد کهدستانی نیز ازین امر مستثنی بوده نمیتواند چنانچه میتوان در غزل ذیل بخوبی آنرا دید و حس کرد:
گیسوی آشفته
امشب ای سودای گیسوی پریشان کسی
آتش سوزان فگندی در دل و جان کسی
بر مرادِ خاطر ما گوهر دریای لطف
می نماید امشب از چاک گریبان کسی
در دل آوراه ام شور جنون انگیخته
جلوهء مستانهء کاکل پریشان کسی
از خدا خواهم شبی بر مدعای دل شوم
در حریم عشق چون آیینه حیران کسی
دل که از بیداد شب های جدایی آب شد
هم چو اشک از دیده افگندم به فرمان کسی
در سکوتِ تیرهء شب های هجران سوختم
از فروغ عشق چون شمع شبستانِ کسی
شوربختی بین که تا رخشید صبحِ آرزو
چون دلم بشکست با من عهد و پیمانِ کسی
گر بدل بردیم داغ ِ بوسه از لعل لبی
در قیامت باز دست ما و دامان کسی
دردلِ (دهزاد) هم داغ ِ جنون را تازه کرد
گیسوی آشفته ی بر گشته مژگانِ کسی
این مرد با وقار و فرزانهِ روشن ضمیر سرانجام در سال ۱۳۹۹ خورشیدی به سن ۹۰ سالگی دار فانی را وداع و رخ در نقاب خاک کشید، روانش شاد ، یادش گرامی و خاطراتش جاودانه باد..
منابع :
۱ – صد شاعر معاصر هرات ( استاد ولی شاه بهره).
۲ – زندگینامه استاد دهزاد کهدستانی ( ماهنامه آموزگار نوشته خلیل احمد توانا) ،