۲۴ ساعت

02 مارس
۱ دیدگاه

امیر و ناتوان

تاریخ نشر: شنبه ۱۲ حوت (اسفند) ۱۴۰۲ خورشیدی – ۲ مارچ ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا

امیر و ناتوان

 

آسمان!   این  ابر  تیره  بر  سرم  باران کرد

آسمان! آفتاب کن که این درد مرا ویران کرد

آسمان !این غرش و طوفان تو صبرم شکست

آسمان! این  نعره ات  جان  مرا  بیجان کرد

آسمان!  تنها  تویی  سقف امیر  و  ناتوان

آسمان !آهی بکش کین چرخ چرا دوران کرد

آسمان! از غصه ات ابرها همه لرزان گرفت

آسمان!  از ناله ات ابر ها  همه  باران کرد

آسمان!  فریاد  کن  در  این  دیار   بیکسی

آسمان! یک بار دیگر  ناله ات  طوفان کرد

آسمان!  بشنو تو فریاد ( شکیلا ) را به گوش

آسمان!  این پرتو تو  جان  من را  جان کرد

شکیلا ( نوید)

کابل – افغانستان

29 فوریه
۱ دیدگاه

چرا ؟

تاریخ نشر : پنجشنبه ۱۰ حوت (اسفند) ۱۴۰۲ خورشیدی – ۲۹ فبروری ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا

چرا ؟

چرا ؟ دردی  که  دادی  باز  دادی

چرا ؟  همراه   غم   پرواز    دادی

چرا ؟ اشکم نمودی پاک از چشم

چرا ؟   دستم  گرفتی  ناز   دادی

چرا ؟  با غم   دلم  طوفان  کردی

چرا ؟  هر  درب  دل  را  باز  کردی

چرا ؟ بهیوده می گشتی به راهم

چرا ؟  بر کوچه ی  دل ساز کردی

چرا ؟  دردی  به دل دادی و رفتی

چرا ؟  این غم به دل همراز کردی

چرا؟  هر شب  نمودی  راز  بر دل

چرا ؟  در دام  فگندیش  ناز کردی

چرا ؟  سنگی زدی  بر درب قلبش

چرا ( شکیلا) را با غم همراز کردی

شکیلا( نوید )

جوزا ۱۴۰۰ خورشیدی

25 فوریه
۱ دیدگاه

مورِ شوم

تاریخ نشر : یکشنبه ۶ حوت (اسفند) ۱۴۰۲ خورشیدی – ۲۵ فبروری ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – استرالیا

مور شوم

امشب به  هر  سو  ناله   کند   دل برای تو

امشب به سان اشک ب ی افتم به  پای تو

امشب گلو چو تر کنم   در  شراب غم

امشب بیا سکوت  شوم   از  برای تو

امشب  شوم  چو  مست بگیریم برای تو

امشب  خیال  عشق  نباشد  برای تو

امشب همه کس مست به گرد  می ناب اند

امشب   منی   فقیر   بمیرم  برای تو

امشب به یاد یار همه مست و  خراب اند

امشب منم چو مور شوم  زیر پای تو

امشب سراغ یار بگیرند چو مهوشان

امشب( شکیلا) باز بجوید نشانی تو

شکیلا ( نوید )

۲۰۱۰ میلادی

23 فوریه
۱ دیدگاه

باده نشینان

تاریخ نشر: جمعه ۴ حوت (اسنفد) ۱۴۰۲ خورشیدی – ۲۳ فبروری ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا

باده نشینان

حیف این باده نشینان خون دل نوش کنند

یا  به  قصد  دیگران  غم   در  آ غوش کنند

یا چو هم دست شوند مست به گفتار آیند

یا به پای  هم  فتند غلغله ها  گوش کنند

یا چو از خاطر خود دور کنند جایگه بی خردان

یا به قصد دیگران خنده ی  خاموش کنند

یا چو پروانه صفت رقص کنند گردی شمعی

یا به جان هم فتند سرسری در گوش کنند

یا چو بیجا  بگویند  سخنی  از  بلهوسی

یا به هر در بروند سلسله ها روش کنند

یا افطار  دهند   رطل   گران  مستان  را

یا به ویرانی خویش چند سخنی گوش کنند

یا چو از رشک فشارند به جگر دندان را

یا به گلخن بروند  آب کثیف   نوش  کنند

یا چو  از بیخردی  کار  هم  انجام  دهند

یا به همت سخنی از دهنی گوش کنند

یا چو بیزار شوند  باده  نشینان ز  رهی

یا به فکر وطن از راه  صلح  گوش  کنند

یا چو مضمون کنند گوهر ناب دل  خویش

یا به خون دشمنان دست خود گل پوش کنند

یا چون در انجمن سرمه ی بینایی ارباب شوند

یا به تسلای غم دل (شکیلا) گوش کنند

شکیلا (نوید )

جدی ۱۳۹۱

21 فوریه
۱ دیدگاه

گفتم و گفتا:

تاریخ نشر : چهارشنبه ۲ حوت (اسفند) ۱۴۰۲ خورشیدی – ۲۱ فبروری ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا

گفتم و گفتا :

گفتم : روم  ز پیشت ، باری به من نظر کن

گفتا  : محال  باشد  ، تو ترک  این سفر کن

گفتم : دلم به خون شد ، ازغصه ها بیرون شد

گفتا  : به دل نظر کن ، از گفته ها حذر کن

گفتم : همه جا خون است ،برسر ببین جنون است

گفتا  : چه یاوه گویی ، بر گفته ام نظر کن

گفتم : روم زشهرم، در شهر من فساد است

گفتا  : فساد همه جاست ، قانون را خبر کن

گفتم : نه قانون است ،در شهر بوی خون است

گفتا  : به شهر قاتل ،  قاضی  را  خبر   کن

گفتم : نه قاضی اینجا ،نه بوی تطبیق اینجا

گفتا  : کجا روی تو ، چادر صبر  به  سر کن

گفتم : صبر  نمودم  ، از  صبر  در  جنونم

گفتا  : جنون گناه است، ازگفته ات حذر کن

گفتم : هر روز انتحاری  ، تو غم من چه داری

گفتا : (شکیلا) بشنو ، به گفته ات نظر کن

شکیلا نوید

 ۱۳۹۵ خورشیدی