خانم صالحه وهاب واصیل
پرچم شبرنگ
صالحه وهاب واصل
۱۹ – ۴ – ۲۰۱۲
هالند
تاریخ نشر جمعه ۲۰ اسد ۱۳۹۱ – ۱۰ آگست ۲۰۱۲
کاش میخواندی ز چشمم قصه های جنگ را
قصهء دامان پسر از خون فرزند، رنگ را
کاش میشد میشنیدی از تپش های دلم
ناله های بیصدا و عاری از آهنگ را
خانم صالحه وهاب واصل
بساطِ نفس
صالحه وهاب واصل
۱۳ – ۶ – ۲۰۱۲
هالند
تاریخ نشر یکشنبه پانزدهم اسد ۱۳۹۱ – ۵ آگست ۲۰۱۲
مرا در خلوتِ جان نازِ خاموشی صدا دارد
طراوت در نگاهم رنگِ حیرت در قفا دارد
بفکر دل شدم از دست دادم راحتِ جانرا
که هر بارِ نفس اندر بساطِ خود فنا دارد
خانم صالحه وهاب واصل
آغاز جاده
صالحه وهاب واصل
۱۲ – ۶ – ۲۰۱۲
هالند
تاریخ نشر شنبه هفتم اسد ۱۳۹۱ – ۲۸ جولای ۲۰۱۲
از کثرتِ جنون دلم از پا فِتاده است
چشمم دَرِ نظر سوی صحرا گشاده است
در چهار سوی جان من آئینه ها ولی
دودِ نفس به صورت آن پرده زاده است
خانم صالحه وهاب واصل
اشک حیرت
صالحه وهاب واصل
۲۴ – ۶ – ۲۰۱۲
هالند
تاریخ نشر چهارشنبه جهارم اسد ۱۳۹۱ – ۲۵ جولای ۲۰۱۲
اشکی که ز حیرت به حضور تو چکیده
بر صورت آئینهء دل راه کشیده
آهی که اثر دارد و فریاد ندارد
تا اوج سر گنبد افلاک رسیده
خانم صالحه وهاب واصل
آرامها
صالحه وهاب واصل
۲۷ – ۶ – ۲۰۱۲ هالند
تاریخ نشر یکشنبه اول اسد ۱۳۹۱ – ۲۲ جولای ۲۰۱۲
پرستم من نگار مه لقا را
یکی او را یکی ذات خدا را
نیم از مذهب یکتا پرستان
چو کافرمیپرستم هر دوتا را
صالحه وهاب واصل
نامراد
صالحه وهاب واصل
هالند
۱۴ – ۳ – ۲۰۱۱
تاریخ نشر یکشنبه ۱۱سرطان ۱۳۹۱ – اول جولای۲۰۱۲
چشم من خستــــه گشتـــه از ظلمـــت
جز سیاهی نـــه آیــــدم بــــــه نظــــر
نـور الفت به من نتــابیـــــده ســـــت
ننواخته سـت دســت مهــری مـــــرا
خانم صالحه وهاب واصل
مسافر تنها
صالحه وهاب واصل
۲۰- ۱ – ۲۰۱۱
هالند
تاریخ نشر پنجشنبه ۸ سرطان۱۳۹۱ – ۲۸ جون ۲۰۱۲
کردم سفـرو یــاد تو شــــد همسفــر من
تصویرتو درچشم وخیـــالت به سـرمن
تا راه سفرکــوتـه شـــود ازغــم دوری
سودای تو پـرکرده همــه دورو بـــرمن
خانم صالحه وهاب واصل
صالحه وهاب واصل
۲۷ – ۱۱ – ۲۰۱۱
هالند
تاریخ نشر یکشنبه چهارم سرطان ۱۳۹۱ – ۲۴جون ۲۰۱۲
قسم بــه شب که من از بـــــودنـت نمی دانـم
ولی که رگ رگ جانم ز تــــوست میــــدانم
قسم به ماه که زیبا تـــر از تــــو نیست کسی
تو روح گـــــرم بهـــــاری و من زمســــتانم
خانم صالحه و هاب واصل
کفر دین
صالحه وهاب واصل
۳۰ – ۳ – ۲۰۱۱
هالند
تاریخ نشر جمعه دوم سرطان ۱۳۹۱ – ۲۲جون ۲۰۱۲
نفس لقـــــا به ســــوی ســـــما میبرد مرا
نقد سخن بــه ســــوی خطـــــا میبرد مرا
بال مــــرا مبند ز پــــــرواز بیخـــــودی
کین گـــرد بــــاد تـا بــه خــدامیبــرد مرا
خانم صالحه وهاب واصیل
کاش…..
صالحه وهاب واصل
هالند
۲۵ – ۱۱ – ۲۰۱۱
تاریخ نشر سه شنبه ۳۰ جوزا ۱۳۹۱ – ۱۹ جون ۲۰۱۲
کاش میخواندی ز اشکم قصه های درد را
قصهء فریاد خاموش
درد آتش سوزی ی کز دست خود بر تن زند
کاش میدیدی به اشکم نا توانی های زن
خانم صالحه وهاب واصل
باده پرست
صالحه وهاب واصل
۲۰ – ۱۱ – ۲۰۱۱
هالند
تاریخ نشر شنبه ۲۷ جوزا ۱۳۹۱ – ۱۶ جون ۲۰۱۲
دوش بودم ز می و ساغر لبهای تو مست
گرم و پر شور و پر از وسوسه و باده پرست
پای بنهاده بودم بر سر فردوس برین
بیخبر از همه دردی که به قلبم بنشست
خانم صالحه وهاب واصل
آب دیده
صالحه وهاب واصل
تاریخ نشر دوشنبه ۲۲جوزا ۱۳۹۱ – ۱۱ جون ۲۰۱۲
دیشب خیالت امد از دیده برد خابم
چنگی زد و ز قلبم بیرون نمود تابم
در حسرت لب تو دیدم به سوی ساغر
چندان لذت به من داد کز نشه اش خرابم
احساس مادر برای پسر بد سرشتش
صالحه وهاب واصل
۹ – ۵ – ۲۰۱۲
هالند
تاریخ نشر یکشنبه ۲۴ ثور ۱۳۹۱ – ۱۳ می ۲۰۱۲
خانم صالحه وهاب واصل
منم مادر بهشت است زیر پایم
شرار دوزخ است در اشکهایم
زمن روئیدی در دنیای هستی
ترا خالق چو نعمت داد برایم
صالحه وهاب واصل
جان و جهان
صالحه وهاب واصل
هالند
۱۰ – ۳ – ۲۰۱۱
تاریخ نشر پنجشنبه ۲۱ ثور ۱۳۹۱ – دهم می ۲۰۱۲
جهانم جان شد و جــــانم جهــــانم
بهار آرزو هــــا شـــــد خــــزانــم
دغا کردند خوبـــرویـــــان عالــــم
کران عشق دلبــــر شـــــد امــــانم
خانم صالحه وهاب واصل
درمانده گی
صالحه وهاب واصل
۲۸ – ۲- ۲۱۱
هالند
تاریخ نشر چهارشنبه ۲۳ حمل ۱۳۹۱ – یازدهم اپریل ۲۰۱۲
به کی گویم خدا یا از غم خود
ز سوز سینه و از ماتم خود
چرا قهر خدا ناید به آنان
که می گیرند دست و پای انسان
خانم صالحه وهاب واصیل
درد بیدرمان
صالحه وهاب واصل
۲۸ – ۳ – ۲۰۱۱
هالند
تاریخ نشر شنبه ۱۹ حمل ۱۳۹۱ – هفتم اپریل ۲۰۱۲
خـدا دل را بـرای غـــم بـــه من داد
جگرپُـرخون دو چشم نـم به من داد
ز من بـگـــرفت عشـــق و آرزو را
خوشی و شادی ها را کم بـه من داد
خانم صالحه و هاب واصل
حد دانایی
صالحه وهاب واصل
هالند
۱۶ – ۲ – ۲۰۱۲
تاریخ نشر دوشنبه ۱۴ حمل ۱۳۹۱ – دوم اپریل ۲۰۱۲
رشکم آید که دل از عشق تو شد سودایی
ای که در جای بهشت جـان مـرا مأوایی
روشنی بخشِ دلم لب مگشا، باش خموش
کز خموشـــانه نظر ، بِه ز لبـم گویـــایی
خانم صالحه وهاب واصل
رقصیدم
صالحه وهاب واصل
هالند
۲۴ – ۴ – ۲۰۱۱
تاریخ نشر شنبه ۱۲ حمل ۱۳۹۱ – ۳۱ مارچ ۲۰۱۲
هوای نغمۀ جان آمدو صد بار رقصیدم
به هر تال و سُرش چون هر ادای تار رقصیدم
زشور شوق بیرون آمدم از خویش همچون اشک
ز نوک مژه لغزان در قدوم یار رقصیدم
خانم صالحه وهاب واصل
صالحه وهاب واصل
هالند
۱۱ – ۳ – ۲۰۱۲
تاریخ نشر سه شنبه هشتم حمل ۱۳۹۱ – ۲۷ مارچ ۲۰۱۲
غمش ز شوق به خوش دردی مبتلایم کرد
ز هر چی بود مرا بسته گی جدایم کرد
چنان به ضعف رسیدم که ناله هم نشدم
به گوشی هم نرسم بسکه نا رسایم کرد
خانم صالحه وهاب واصل
ایمان عشق
صالحه وهاب واصل
هالند
۱۶ – ۱ – ۲۰۱۲
تاریخ نشر شنبه پنجم حمل ۱۳۹۰ – ۲۴ مارچ ۲۰۱۲
در کتاب عشق نامت را به خون جان نوشتم
از تو هر حرفی شنیدم در خط فرمان نوشتم
از بهاربیقراری های تن گل دسته چیدم
در چمنزار قدومت آرزوی جان نوشتم
نوروز
صالحه وهاب واصل
هالند
۱۹ – ۳ – ۲۰۱۲
تاریخ نشر سه شنبه اول حمل ۱۳۹۱ – ۲۰ مارچ ۲۰۱۲
خانم صالحه وهاب واصل
می ستایم ای خدا این حسرت پیروز را
در میان سیصد و چند روز این نوروز را
ای خدا با درد و رنج بگذشت سال پار ما
با صفا میخواهم من اینسال و ماه و روز را
خانم صالحه وهاب واصل
آهی گاهی
صالحه وهاب واصل
۱۵ – ۱ – ۲۰۱۲
هالند
تاریخ نشر جمعه ۲۶ حوت ۱۳۹۰ – ۱۶ مارچ ۲۰۱۲
تا نهادی قدم ای ماه به راهی گاهی
نور حسنت همه افشاندی چو ماهی گاهی
لرزه افگندی به اندام مرا پا تا سر
تا به من کردی از آن دیده نگاهی گاهی
صالحه وهاب واصل
صواب ستم
صالحه وهاب واصل
هالند
۹ – ۱ – ۲۰۱۲
تاریخ نشر چهارشنبه ۲۴ حوت ۱۳۹۰ – ۱۴ مارچ ۲۰۱۲
تا نگه بر آب انداخت شعله ور گردید آب
تا لبش بنشست بر جام سوخت در آتش شراب
پای بر قلب گدایان جمالش ماند و رفت
یک به یک دلها به پایش بیخود و مست وخراب
خانم صالحه وهاب واصیل
لجاجت
صالحه وهاب واصل
هالند
۱۸ – ۱۲ – ۲۰۱۱
تاریخ نشر پنجشنبه یازدهم حوت ۱۳۹۰ – اول مارچ ۲۰۱۲
خم شدم پای ترا فکرعبادت دارم
کعبۀ حسن ترا قصد زیارت دارم
شده عمری که مرا وعدۀ وصلت دادی
گرچه با وعدۀ نادیده ات عادت دارم
خانم صالحه وهاب واصل
قضا و قدر
صالحه وهاب واصل
هالند
۲۳ – ۸ – ۲۰۱۱
تاریخ نشر پنجشنبه چهارم حوت ۱۳۹۰ – ۲۳ فبروری ۲۰۱۲
چه عجب که دیدهء را به رخت نظر نباشد
چه عجب دلی که از عالم تو خبر نباشد
چه عجب که قلب خورشید به گداز ناید از تو
چی شبی که آسمانش ز تو پُر قمر نباشد