نیاکان
تاریخ نشر جمعه ۲۱ فبروری ۲۰۱۴ هالند
نیاکان
شهلا لطیفی
از نیاکان میگوییم
با غرور میگوییم و متانت
تاریخ نشر جمعه ۲۱ فبروری ۲۰۱۴ هالند
نیاکان
شهلا لطیفی
از نیاکان میگوییم
با غرور میگوییم و متانت
تاریخ نشر پنجشنبه ۱۳ فبروری ۲۰۱۴ هالند
شکوه از صداقت
شهلا لطیفی
از صداقت شکوه دارم دیریست که بهایش را در پیچ و خم دردهای هستی دنیا از دست داده است
با بیباکی روح گمشده اش ز کوله باری غربت و پُر از قصور دنیا. از صداقت شکوه دارم
تاریخ نشر شنبه ۸ فبروری ۲۰۱۴ هالند
قعر التماس
شهلا لطیفی
در تو پیچیدم
در زیر آب روان به روانی احساسات من و تو
که شفافیت اش چو نیاز من بود در گوش تو با یک تنوع خیال
در رگ رگ تو پیچیدم
تاریخ نشر شنبه اول فبروری ۲۰۱۴ هالند
دیوانه وار
شهلا لطیفی
*****
من بهار را در زمستان دلت هدیه کنم
در خزانت
دانه های ز شقایق جوان را ز روی بستر عشق
و مهتاب را
تاریخ نشر دوشنبه ۲۷ جنوری ۲۰۱۴ هالند
لبخند مروت
شهلا لطیفی
زمستان هیاهو دارد از پشت قله بلندی هوای سرد
قلبش آبگین است
تاریخ نشر دو شنبه ۲۰ جنوری ۲۰۱۴ هالند
رنگ و بوی میهنم
شهلا لطیفی
*****
بوی میهنم را در میان ارغوان های بهشت
که مالامال نیست
تاریخ نشر یکشنبه ۱۲ جنوری ۲۰۱۴ هالند
عشق با شکوه
شهلا لطیفی
***
ستارگان شب را از عقب شیشه بنگر
دور نیستند
تاریخ نشر یکشنبه ۵ جنوری ۲۰۱۴ هالند
مطلوب آزادی
شهلا لطیفی
****
سال نو را
از دریچه ی امید مینگرم
دریچه رو گشاده ی بسوی فضای نیلی آسمان
تاریخ نشر چهار شنبه اول جنوری ۲۰۱۴ هالند
با این هدیه ام – سال نو میلادی مبارک!
شهلا لطیفی
****
ز برای سال نو
ز برای سال نو من با تمنا و غرور
تاریخ نشر پنجشنبه ۲۶ دسامبر ۲۰۱۳ هامبورک – آلمان
پاسخی به یک آرزوی شاعرانه
نیاز من و تو
شهلا لطیفی
“نیاز من حضور توست
رویت را نگاه می کنم تا ماه را پیدا کنم
تاریخ نشر شنبه ۲۱ دسامبر ۲۰۱۳ هالند
شب یلدا
یلدای من شبیست که در حریر دوتنی با نفاست اطمینان- با لطافت عشق- با زرنگی دید- با آسودگی قلب و با دوری از نجاست غیر- با تو پیچیده باشم.
پس آن یلدای من و این یلدای تو مبارک!
شهلا لطیفی
شب یلدا را میان دست پرمهر تو من خواهانم
بی تملق، بی ریا
تاریخ نشر یکشنبه ۱۵ دسامبر ۲۰۱۳ هالند
از ظلم و جهالت چه ستاره های که تاریک میشوند
این سروده ام تقدیم به همه معصومان در رنج و افسرده ز رنج
به ستاره های خموش
شهلا لطیفی
از ستاره ها میشنوم
که در میان غبارهای آلوده درد پنهان میشوند
یک یک
تاریخ نشر پنجشنبه ۱۲ دسامبر ۲۰۱۳ هالند
تنومندی قلب
شهلا لطیفی
گر خیالم را نوای عشق خوانی آرامانه
هر دو بال فطرتم ریزند برویت شادمانه
تاریخ نشر دوشنبه دوم دسامبر ۲۰۱۳ هالند
کفش خسته
شهلا لطیفی ولیزاده
****
دخترک کفش نداشت
کفش ی سالم
تاریخ نشر سه شنبه ۲۶ نوامبر ۲۰۱۳ هالند
رویأ
شهلا لطیفی ولیزاده
****
پسرک چشم باز کرد
میدانست صبحی دیگریست
تاریخ نشر یکشنبه ۱۷ نوامبر ۲۰۱۳ هالند
حس آزادگی
شهلا لطیفی ولیزاده
****
هستی را درک کرده ای با معنی اش
در سرا پنجه ی طبیعت با آن فراخیش
تاریخ نشر سه شنبه ۵ نوامبر ۲۰۱۳ هالند
حس من برای تو
شهلا لطیفی ولیزاده
***
خیالت لمس کردم
نرمین
در انگشتم رقصید
تاریخ نشر سه شنبه ۲۹ اکتوبر ۲۰۱۳ هالند
خیال مزرعه خوشبختی
شهلا لطیفی ولیزاده
***
تنم سرد بود
یخی احساس دستانش مهر نداشت
و لمس گرمی و خواستش انتها
تاریخ نشر چهارشنبه ۲۳ اکتوبر ۲۰۱۳ هالند
بگشا
شهلا لطیفی ولیزاده
****
مالامال از غصه های دیرین
دیده بگشا به آن مهد یقین
تاریخ نشر چهارشنبه ۱۶ اکتوبر ۲۰۱۳ هالند
عید خوش
شهلالطیفی ولیزاده
***
عید خوش در خنده ی کودک بیاب
کآن سراپای تنش کامل قرار
تاریخ نشر یکشنبه ۱۳ اکتوبر ۲۰۱۳ هالند
امتداد صبح
شهلا لطیفی ولیزاده
***
تو در امتداد یک صبح
راهی جاده بارانی میشوی
تاریخ نشر جمعه ۴ اکتوبر ۲۰۱۳ هالند
رمز شکفت
شهلا لطیفی ولیزاده
***
در تمنای دلم نقش جمال تو بینم
در فضایش اشعه نور خیال تو بینم
تاریخ نشر شنبه ۲۸سپتامبر ۲۰۱۳ لندن
به ستایش
شهلا لطیفی ولیزاده
***
در میان زیبای های تنت
ستره گی یک طبیعت با وقار را بینم
تاریخ نشر یکشنبه ۲۲ سپتامبر ۲۰۱۳ هالند
سیزدهمین شعر از :
محترمه خانم شهلا لطیفی ولیزاده است که بتاریخ ۱۸ / ۹ / ۲۰۱۳ سروده از شهر فلوریدا کشور امریکا فرستاده اند.
به استقبال سرودۀ شاد روان استاد علی اصغر بشیر هروی
باغچه ی نور
محترمه خانم شهلا لطیفی ولیزاده
۱۸ / ۹ / ۲۰۱۳
شهر فلوریدا کشور امریکا
***
دو چشمت جرقه ی خورشید یک راز
وآن آبگین زلالش جرعه ی ناز