من از تبار نظرهای خستۀ فقرم
تاریخ نشر چهار شنبه ۲۲ می ۲۰۱۳ هالند
من از تبار نظرهای خستۀ فقرم
روئین رهنوش
***
…و من غروبتر از هرچه شام گاهانم
پر از شب است، پر از غصه رگ رگِ جانم
تاریخ نشر چهار شنبه ۲۲ می ۲۰۱۳ هالند
من از تبار نظرهای خستۀ فقرم
روئین رهنوش
***
…و من غروبتر از هرچه شام گاهانم
پر از شب است، پر از غصه رگ رگِ جانم
تاریخ نشر دوشنبه ۸ اپریل ۲۰۱۳ هالند
روزگار
روئین رهنوش
***
روزگارم را
در نبضِ کوچه ای جاری خواهم کرد
که بامدادان تا از آن میتابیدی
تاریخ نشر شنبه نهم مارچ ۲۰۱۳ هالند
هنوز فلسفه ها در چروک چادر بود
روئین “رهنوش”
***
و باز در دل شب شعر ها ترور شدند
و قطره قطره به ذهن کسی عبور شدند
تاریخ نشر چهار شنبه ۲۷ فبروری ۲۰۱۳ هالند
قصههای تکراری
روئین “رهنوش”
***
روایتی که تو در شعر دامنت داری
نفس وزیده به شریانِ کوچه میباری
تاریخ نشر سه شنبه ۲۵ دسامبر ۲۰۱۲هالند
چند رباعی
روئین “رهنوش”
***
دی شب تو مرا شراب میخندیدی
از حنجرۀ رباب میخندیدی
تاریخ نشر شنبه اول دسامبر ۲۰۱۲هالند
کلاغ جنجالی
روئین “رهنوش”
****
خاطر پنجره ها از تو پر است, تو ولی خاطرت از من خالی
نقش کفشات بر دل دهلیز سینۀ زخم خورده و جالی
تاریخ نشر دوشنبه ۱۹ نوامبر ۲۰۱۲هالند
روئین “رهنوش”
گنجشک ها
گنجشک های وادی ما کوچ کرده اند
انگار از میانه مرا کوچ کرده اند
شاید قدم قدم به فراسوی مبهمی
یا هم به جستجوی خدا کوچ کرده اند
تاریخ نشر دوشنبه پنجم نوامبر ۲۰۱۲هالند
روئین “رهنوش”
چرا که شاعر بودن
تاریخ نشر سه شنبه ۲۳ اکتوبر ۲۰۱۲هالند
روئین “رهنوش”
***
تاریخ نشر پنجشنبه ۲۷ سپتامبر ۲۰۱۲ هالند
روئین”زریر, رهنوش”
۲۲ / ۶ / ۱۳۹۱ خورشیدی
شعر باران
*****
نشگفته در حواشی یک برگ پوده شد
شعری که دراوایل باران سروده شد
صدها شگوفۀ غزل از شرق و غرب باغ
خشکید با نگاه کسی تا گشوده شد
تاریخ نشر دوشنبه ۲۰سنبله ۱۳۹۱ – دهم سپتامبر ۲۰۱۲ هالند
احمد روئین “رهنوش, زریر”
دوبیتی ها
****
سکوت کافه را سیگار میزد
غمی در سینه اش گیتار میزد
شبی که شاعری از نوک پنسیل
یکا یک واژه هارا دار میزد