یادی از زنده یاد استاد عبدالقدوس توکل ، شاعر ، آموزگار و نوازنده ی پنجه طلایی کشور
تاریخ نشر: شنبه ۲۶ حوت (اسفند) ۱۴۰۲ خورشیدی – ۱۶ مارس ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – استرالیا
یادی از زنده یاد استاد عبدالقدوس توکل ، شاعر ،
آموزگار و نوازنده ی پنجه طلایی کشور.
قیوم بشیر هروی
۲۶ حوت ( اسفند ) ۱۴۰۲ خورشیدی
ملبورن – آسترالیا
استاد عبدالقدوس توکل ، متولد ۱۳۲۷ خورشیدی در قریه کبابیان از توابع ولسوالی انجیل ولایت هرات میباشد که عمر پربارش را در خدمت معارف و علاقمندان هنر سپری نمود.
زنده یاد استاد توکل انسانی بود خوش صحبت و مهربان ، شاعری بود توانا و آموزگاری بود وارسته که سا ل ها بعنوان معلم در مکاتب شهر هرات به تعلیم و تربیه فرزندان آن خطه پرداخت.
این استاد فرهیخته در سرودن شعر ید طولایی داشت و اشعار زیبایش زینت بخش صفحات روزنامه اتفاق اسلام بود، اشعاری بس دلنشینی از خود به یادگار گذاشت که تا حال چهار اثر شعری از ایشان به زینت چاپ آراسته شده که از آن جمله مجموعه شیون در سال ۱۳۷۴ بچاپ رسید، ولی از سال نشر آثار دیگری اطلاعی در دست نیست.
همچنین « گلچینی از ادبیات فارسی دری » کتابی است از نوشته های آن مرد وارسته که اقبال چاپ یافته است. استاد توکل را می توان بعنوان یکی از باسابقه دار ترین اعضای انجمن ادبی هرات و همچنین روزنامه پر طرفدار « اتفاق اسلام » دانست.
استاد توکل یکی از معلمان برتر معارف هرات بشمار میرفت که خاطرات خوشی از ایشان در میان دست اندرکاران معارف و شاگردان آنمرحوم همواره دهن بدهن میگردد. او سالها در مکاتب مختلف هرات منجمله لیسه جامی به وظیفه مقدس معلمی ادامه داد.
ایشان یکی از هنرمندان پرطرفدار موسیقی محلی هرات و نوازندهء دوتار بودند که بقول هنرمندان آن خطه :” آقای توکل در دوتارنوازی توانایی خاصی داشت وهمین علاقه اش به موسیقی محلی سبب شد تا آلهی جدید موسیقی به نام «دلنواز» را بسازد” دلنواز ، آله ی موسیقی است که حدود ۱۶ سال قبل از امروز توسط استاد عبدالقدوس توکل نوازندهء توانای هرات اختراع و ساخته شد. این آله ترکیبی است از دوتار و دلربا که سیستم پرده بندی آن تقریبآ شبیه دوتار است و دسته اش مانند تنبور ، اما کوتاه ترمی باشد. قابل ذکر است که استاد توکل علاوه بر دوتار و دلربا ، به نواختن دلتواز که ساخته خودش است ، همچنین در رباب ، طبله و آواز خوانی نیز مهارت داشت.
سنائی توکل فرزند کوچکتر استاد درمورد آله ِ موسیقی ( دلنواز) از قول پدرش می گوید که ایشان به مدت ۵۰ -۵۵ سال در فکر ساختن چنین آله ی بودند تا بلاخره موفق شدند تا دلنواز را بسازند که بسیار مورد استقبال هنرمندان قرار گرفت . و اما آنچه باعث تأثر میباشد رفتار غیر مسئولانه اراکین وزارت اطلاعات و فرهنگ و بخصوص اتحادیه هنرمندان میباشد که در قسمت دلجویی و توجه به مشکلات هنرمندان عزیز کوتاهی می نمودند. در ویدیویی که مدتی قبل از وفات استاد توکل ثبت شده، وحید توکل فرزند ارشد استاد چنین می گوید : استاد قریب ده سال است که در بستر بیماری قرار دارند و متأسفانه از جانب هیچ نهادی به مشکلات شان رسیدگی نگردیده و حتی جویای احوال ایشان نگردیدند ، او با وضاحت میگوید که از اتحادیه هنرمندان و وزارت اطلاعات وفرهنگ سخت گله مندیم. قابل ذکر است که درین ویدیو از تنها شخصی محترمی که نام میبرد جناب استاد ولی شاه بهره می باشد که چندین بار از استاد عیادت نموده اند . جفای را که در مورد استاد می شنویم ، قبلآ نسبت به هنرمندان و فرهنگیان دیگری هم شنیدیم ، اما هیچ کس بفکر راه و چاره ای نشد و حالا هم که نظام ضد هنر و ضد فرهنگ حکفرماست توقعی نمیتوان از آن داشت.
این بود گوشه ای از زندگینامه هنرمند پنجه طلایی و عزیز هرات که پس از سالها مریضی ، با تأسف در شام جمعه اول میزان (مهر) ۱۴۰۱ خورشیدی جان به جان آفرین سپرد و بدیدار معبود شتافت ، روانش شاد، یادش گرامی و خاطراتش جاودانه باد. اینهم نمونه ای از کلام آن مرحوم که تقدیم عزیزان می گردد:
رسم یاری
نیامدی به تماشای رس م یاریی من
که بنگری به قدم هات بوسه باریی من
چنان به یادِ تو فریاد می زنم هر شب
که هیچ کس نکند میل هم جواریی من
اگر که خوئن جگر خوردن است می نوشی
کسی حریف نباشد به می گساریی من
بیا به مزرعه ی دامنم شبی بنگر
که لذتی ببری از چراغ کاریی من
به خوابم آی اگر شد گریز پایی تو
خدا نخواسته است از بیم دردِ ساریی من
رسید جان به لبم از تو نامه ی نرسید
مگر خبرنشدی از نفس شمار یی من
ایا که صبر مرا سوختی به دوریی خویش
به چشم مهر نظر کن به بی قراریی من
چه گونه رام شود بی کمند گیسویش
که هست در گرو او دلِ فراریی من
بهار گو برو د چلچله نخواند هیچ
تویی بهارِ من و نازنین قناریی من
مأخذ:
۱ – صد شاعر معاصر هرات .
۲ – سازندهِ دلنواز در بستر بیماری (کانال یوتیوب خط نخست)