۲۴ ساعت

24 می
۱ دیدگاه

یادی از زنده یاد استاد فیض محمد عاطفی هروی ، شاعر طنز پرداز  و خوش کلام کشور.

تاریخ نشر: جمعه چهارم جوزا ( خرداد )  ۱۴۰۳ خورشیدی – ۲۴ می  ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا

یادی از زنده یاد استاد فیض محمد عاطفی هروی ،

شاعر طنز پرداز  و خوش کلام کشور.

قیوم بشیر هروی

۲۴ می ۲۰۲۴

ملبورن – آسترالیا

یکی دیگر از فرزانگان شیرین کلام سرزمین ما شاعریست بذله گو ، نویسنده ایست خوش قلم و طنز پردازیست توانا بنام فیض محمد عاطفی هروی.  

استاد فیض محمد عاطفی هروی فرزند میرزا خیر محمد در سال ۱۳۰۳ خورشیدی در شهر هرات دیده بجهان گشود، هرچند بعضی ها سال تولدش را ۱۳۰۶ خورشیدی گفته اند.

او تحصیلات ابتدایی را در مکتب بابا ولی مست آغاز و بعدآ در لیسه رشدیه ادامه داد و سپس وارد دانشگاه نظامی کابل ( حربی پوهنتون) گردید .

با وجودی که در دانشگاه نظامی به تحصیل پرداخت ، اما علاقمندی اش به ادبیات اورا بسوی شعر و ادب کشانید و دیری نگذشت که بعنوان یک نویسنده به مطبوعات روی آورد و اشعار طنزی اش جلوه گر قلم سحرآمیزش گردید.

اشعارش را در قالب مثنوی و طنز می سرود.

روی آوردن او به اشعار طنزی و انتقادی او را در صف طنز پردازان ماهر  کشورقرار داد وقلم به بیان ناهنجاری های  جامعه به زبان طنزگرفت وبا طنز های انتقادی اش  اربابان زر و زور و تزویر را هدف قرار داد.

در اکثر آثارش صدای آزادی خواهی و دفاع از عدالت اجتماعی را میتوان حس کرد. سخنش را بی پرده و بدون واهمه بیان می کرد.

او پس از پایان تحصیلات نظامی بحیث مدیر مسئول مجله اردو و همینطور ریاست نشرات وزارت دفاع و ریاست مطبعه عسکری کار کرد.

مهمترین اثر استاد عاطفی را که بصورت طنز منظوم چندین بار اقبال چاپ یافت بنام ( آیینه محیط ) میباشد که کاستی ها و نارسایی های حکومت ظاهر شاهی را با صراحت لهجه بیان نموده .

او که با روحیه آزادی خواهی قلم بدست گرفته بود در یکی از سروده هایش خطاب به  پادشاه ( محمد ظاهر شاه)  چنین میگوید:

خطاب به شاه

ای شاه جوان  چرا به خوابی

مفتونِ    کدام      لعل   نابی

رنگ تو پریده  از غمِ کیست

اشک تو روان به ماتم کیست

دلداه ی   قامتِ  کی   هستی؟

آشفته ی  طلعت  کی هستی ؟

تو  عالم  و مقتدا  ولی   چٌپ

تو شاهِ جوان  و شانه ها کٌپ

حکام تو خون  خلق خوردند

عمال  تو  مال  جمله  بردند

از بسکه  گدا شده است ملت

محکومِ  فنا  شده  است ملت

بدخواه   تو گشته  افسرِ  تو

با خون تو  تشنه  عسکر تو

از بدو جلوس  تا به این دم

بر مسند جم  نشسته بی غم

در راهِ مقام  و قوم  و توده

کاری که تو کرده ای چه بوده ؟

مردم   دلِ   بی   قرار دارند

از  نزد   تو    انتظار  دارند

چون دست تو  بر کنار باشد

مارا  ز  که   انتظار   باشد

گیریم  که  نیتِ   تو پاکست

فکرتو به اعتلای خاک است

دانستگیت   چه  سود   دارد

چون  سیرِ عمل  نمی سپارد

ای شه  به  خدا  توکلی   کن

زین  بی  خبری تحولی  کن

بردار  بساط  خود سری  را

منسوخ   نما  ستمگری   را

آیین   فساد     را   بر انداز

از عدل  صلای   علم  انداز

فرهنگ ضعیف را جوان کن

برنامه ی  تازه  را عیان کن

از سینه ی  کوهسارِ  میهن

بیرون  بنما   هزار   معدن

بیکاری  و فقر  را  دوا کن

آزادی   خلق   را  عطا کن

برعکس خویش مهربان شو

تو شاه جوانی  و  جوان شو

آنها  که  ترا  مدیحه   گویند

یا راهِ  خوش  آمدِ  تو  پویند

زنها  مخور فریب  شان  را

بر دارِ رژیم  و تیپِ شان را

کاین ها  همه  مارِ آستین اند

آمادهِ   فرصت   و  کمین اند

خواهند  در این  بساط ِ  یغما

از راهِ  فریب  و رمز و ایما

همچو   پشک  و بساطِ  دنبه

بر   مقعد   ما   کنند    سنبه

منظورهمه گرفت وخورد است

کوتی و اتو مبیل   فورد است

دیو اند  ولی  به  شکلِ انسان

گرگ اند ولی به رنگ چوپان

همدست مشو  به حزب خایین

از   قهر  خدا   مباش    ایمن

با قدرت و  ثروت  و صداقت

سهل  است   ترقی  و سعادت

امروز     تو   اعتبار   داری

سرمایه     و   اقتدار    داری

یک جنبش مختصر به کار است

یک حرکت با  ثمر به کار است

آری ! مرحوم استاد فیض محمد عاطفی با چنین روحیه ای زیست و قلم بدست گرفت و هرگز زبان به مدح و ثنای حکام عصرش نگشود. مجموعه ی (آیینه ی محیط ) که گفته می شود اولین بار تو سط مرحوم استاد اثیر هروی به زینت چاپ آراسته شد نمایانگر فصاحت کلام اوست که بی باکانه نوشت .                  

آنچه در را می توان در آثار اکثر طنز پردازان و طنز نویسان به درستی درک کرد و دید روحیهِ نترس آنهاست که بدون ترس و واهمه قلم بر میدارند و بعباره ای بخاطر بیان ناهنجاری های جامعه در مقابل حاکمان عصر شان می نویسند ، که استاد عاطفی مرحوم نیز یکی ازین قلم بدستان بود که در مقابل نارسایی ها و مشکلات موجود عصرش با قلم منتقدانه اش  نظام حاکم ظاهر شاهی را نشانه گرفته بود.

مقالات فراوانی در مورد زنده یاد استاد عاطفی توسط نویسندگان سرزمین ما نوشته شده  ، چنانچه در بخشی از مقاله ی جامعی که توسط استاد گرامی محترم محقق عبدالغنی نیکسیر در سالهای اخیر عمر آن مرحوم به  رشته ی تحریر درآمده چنین می خوانیم:

 ”  او بیاد می آورد که در کنارش کسانی چون شایق ، فکری ، عطار ، غواص ، توفیق ، مایل ، بشیر هروی ، صابر هروی ، مشعل و مانند ایشان بوده اند ، که باید گفت همدوشی با ایشان چه خاطراتی خجسته را بذهنش تداعی میکند .

عاطفی با همه این پیشکسوتان معاشر و مباشر بوده واز تبار این نسل بشمار می آید، که از کارکردهای آنها فیض ها برده و ثمر ها برگرفته است .”

روان همه این عزیزان شاد و خشنود باد.

مرحوم عاطفی هروی علاوه بر شاعری و نویسنده گی در هنر موسیقی نیز علاقمندی خاصی داشته و گفته می شود در نواختن تنبور و هارمونیه نیز مهارت داشته است.

و سرانجام این مرد وارسته و روشن ضمیر  و آزادمنش بتاریخ پانزدهم حوت ۱۳۸۹ خورشیدی جان به جانان سپرد و رخ در نقاب خاک کشید. روانش شاد ، یادش گرامی و خاطراتش جاودانه باد.

 

منابع :

۱ – تارنمای افغان موج ( مقاله ی از استاد نیکسیر).

۲ – بی بی سی فارسی.

۳ – تارنمای مشعل ( مقاله ی از دکتور حمیدالله مفید).