یادی از زنده یاد استاد میرغلام حضرت شایق جمال، شاعر،نویسنده و آموزگار توانای کشور.
تاریخ نشر : شنبه ۴ حمل ( فروردین ) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۲۳ مارس ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا
یادی از زنده یاد استاد میرغلام حضرت شایق جمال ،
شاعر ، نویسنده و آموزگار توانای کشور.
قیوم بشیر هروی
۲۳ مارس ۲۰۲۴ میلادی
ملبورن – آسترالیا
اینک به یاد شاعر، نویسنده و آموزگاری این سطوررا می نویسم که عمر پربارش را وقف آموزش فرزندان سرزمین ما نمود ، آری این شاعر عزیزو گرانقدر کسی نیست جزء زنده یاد استاد میرغلام حضرت متخلص به شایق جمال.
شادروان شایق جمال فرزند مرحوم میر جمال الدین در سال ۱۲۷۵ خورشیدی در کوچه غسلان گذر وزیر شهر کابل بدنیا آمد . تحصیلات ابتدایی را نزد پدربزرگ مادری خود مرحوم میرغلام فاروق فراگرفت ،سپس تا صنف دهم در مکتب حبیبیه ادامه داد.
بعدآ شامل دارالحفاظ کابل شد و ۱۸ سپاره از قرآن کریم را نزد قاری خضر محمد حفظ نمود. پس از آن وارد دارالمعلمین کابل گردید و پس از سه سال با دریافت شهادتنامه درجه اول فراغت حاصل نمود و به حیث معلم و وبعدها سرمعلم در یکی از مکاتب کابل ایفای وظیفه نمود.
استاد شایق جمال ، فقه ، صرف ونحو و شعر را از زنده یاد قاری عبدالله ملک الشعرا آموخت. از سال ۱۳۰۰ خورشیدی به سرودن شعر آغاز کرد و در ۱۳۳۳ خورشیدی نخستین مجموعه ی اشعارش بنام دیوان شایق حاوی قصاید ، غزلیات ، رباعیات و قطعات با تقریظ بلندی از مرحوم قاری عبدالله ملک الشعراء اقبال چاپ یافت . این دیوان بعدها چندین بار تجدید چاپ شد.
استاد شایق جمال علاقمندی خاصی به غزل سرایی داشت و در آن از سبک های هندی وخراسانی پیروی میکرد. اشعار مرحوم شایق جمال از زیبایی خاصی برخوردار است که میتوان به اصطلاحات عامیانه ، تعبیرات همه پسند و عام فهم آن اشاره نمود که در حین حال زیبا ودلنشین بوده و با خواندن نخستین بیت هر غزل خواننده را چنین مجذوب خود می سازد که گاهی به یکی دو غزل هم بسنده نکند و چندین غزل را پشت سر هم به خوانش بگیرد.
در خلال سروده هایش به ترکیبی از موضوعات وطن دوستی ، عدالت اجتماعی ، آزادی ، صلح ، اتحاد و غیره بر می خوریم .که درد اجتماع و رنج مردم را با زیبایی و خیلی ماهرانه به بیان میگرفت . عاشقانه هایش بی حد دلنشن و سوزناک بود. خیلی از غزل های استاد را استادان بزرگ موسیقی کمپوز و بخوانش گرفتند.
از خصوصیات دیگر مرحوم شایق جمال بذله گویی ،طنز پردازی ، بدیهه سرایی و حاضر جوابی وی بود. مجموعهء طنز ( لطایف و ظرایف) استاد در سال ۱۳۸۳ خورشیدی بچاپ رسید.
مرحوم استاد شایق جمال یکی از همکاران دایمی هفته نامه معروف ترجمان بود و که اشعار طنزی و کنایه آمیزش از آن طریق به نشر میرسید.
باری زنده یاد استاد خلیل الله خلیلی او را شاعر نازک خیال خوانده و ستوده بودند.
سرانجام استاد شایق جمال بتاریخ ۲۵ اسد ۱۳۵۳ خورشیدی دار فانی را وداع و در جوار مزار شاه دوشمشیره بخاک سپرده شد ، روحش شاد ویادش گرامی باد.
اینهم یکی از سروده های زنده یاد شایق جمال که در شماره ۱۸ سال پنجم ترجمان مؤرخ ۲۶ اسد ۱۳۵۱ خورشیدی بچاپ رسیده بود:
لیلای جامعه
یک پیکر قوی است سراپای جامعه
افراد هم بصورت اعضای جامعه
آن یک سرود گر شده چون چشم و گوش او
بعضی دهان و دست ودل و پای جامعه
در راحت محیط شریک است فرد هم
این جوی کی جداست ز دریای جامعه
با چشم هوش وعینک دانش نگاه کن
در صفحه ِ حقیقت و معنای جامعه
افراد هم به سود و زیانند مشترک
گر واقفی ز نکتهِ ی زیبای جامعه
مجنون به انفراد چسان زندگی کند
دارد صد احتیاج به لیلای جامعه
باشد مدام طالب آرام و راحتش
هرکس که عاشق است ببالای جامعه
فردی که نوع پرور وصاحب ترحم است
غافل نباشد از غم و سودای جامعه
تا از تو نام نیک بماند درین دیار
امروز باش در غم فردای جامعه
جمعیت است گلشن و افراد چون گلش
آشفته گی مخواه به گلهای جامعه
آئینهِ سعادت هر قوم می شود
بشاش باد لوحهِ سیمای جامه
شایق اگر بدست تو افتد عزیز دار
چون گوهر است آدم دانای جامعه
استاد شایق جمال
منابع :
۱ – سالنامه سال پنجم ترجمان.
۲ – سایت آریائی ( نوشتهء امام عبادی)