گاوسنگها
تاریخ نشر دوشنبه دهم جون ۲۰۱۳ هالند
گاوسنگها
یونس عثما نی
***
دریای ده ما خشک و بی آب بود
در گوشه ای آن دریای تشنه
گمشده
تاریخ نشر یکشنبه دوم جون ۲۰۱۳ هالند
گمشده
یونس عثمانی
کانادا
***
و من باز به زیارت بهار می روم۰۰۰
تا سراغ اورا از شگوفه ها بگیرم
باران
تاریخ نشر دوشنبه ۲۰ می ۲۰۱۳ هالند
باران
یونس عثمانی
کانادا
***
من باران را دوست می دارم
باران٬فرزند نازدانه ای ابر هاست
سنگستان
تاریخ نشر شنبه ۱۱ می ۲۰۱۳ هالند
سنگستان
یونس عثمانی
کانادا
***
اگر به شهر من می روی،همسفر
سنگ ببر
عزم
تاریخ نشر شنبه ۴ می ۲۰۱۳ هالند
عزم
یونس عثمانی
وانکوور، کانادا
***
مجسمه های خوفناک را
که درذهن خود تراشیده ام(۱)
خواب
تاریخ نشر شنبه ۲۷ اپریل ۲۰۱۳ هالند
خواب
شعر ـ از یونس عثمانی
وانکوور، کانادا
***
ده افسرده است
وخودرا چون کودکی وحشت زده
شبستان
تاریخ نشرشنبه ۲۰ اپریل ۲۰۱۳ هالند
شبستان
شعر ـ از یونس عثمانی
وانکوور، کانادا
***
شبستان است
زورق ماه در قلزم تاریکی فرورفته است
جال بد گمانی
تاریخ نشر شنبه ۱۳ اپریل ۲۰۱۳ هالند
جال بد گمانی
شعر ـ از یونس عثمانی
کانادا، وانکوور
***
یار به من باور ندارد
او بیهوده شب پرست ام میخواند
نازنین
تاریخ نشر دوشنبه ۸ اپریل ۲۰۱۳ هالند
نازنین
شعرـ از یونس عثمانی
وانکوور٬ کانادا
***
آمدن ات به یادام می آید٬نازنین
آن شب که آسمان ستاره هارا
کدورت
تاریخ نشر یکشنبه ۷ اپریل ۲۰۱۳ هالند
کدورت
شعر- از یونس عثمانی
وانکوور، کانادا
***
به من از هندوکش افسانه مگو
و نه ستایشی از بابا و پامیر
عمر بی آسایش
تاریخ نشر شنبه ۶ اکتوبر ۲۰۱۲ هالند
شعرـ از یونس عثمانی
وانکوور٬ کانادا
عمر بی آسایش
*****
او خسته بود
افکار اوپرآبله واحساس اوزخمی بود
اومسافرسرگردان راه پرحادثه بود
که ازورای آشوب شوره زارتلخ زنده گی
منزل زده بود
طواف
تاریخ نشر دوشنبه ۲۰سنبله ۱۳۹۱ – دهم سپتامبر ۲۰۱۲هالند
شعرـ از یونس عثمانی
طواف
قافلهٔ بی درای زمان به آن سوی بادیه رفته بود
خارستان آرزو
تاریخ نشر یکشنبه پنجم سنبله ۱۳۹۱ – ۲۶ آگست ۲۰۱۲ هالند
شعرـ ازیونس عثمانی
وانکوور،کانادا
خارستان آرزو
*******
لشکرشب برسربام خیمه زده بود
روشنی نوزادشمع درگهواره غنوده بود
پرستوی سکوت زهیاهوی بادگریخته بود
وبه گوشهٔ خاموش من پناه آورده بود
زاغ
زاغ
شعر: از یونس عثمانی
وانکوور، کانادا
تاریخ نشر شنبه هفتم اسد ۱۳۹۱ – ۲۸ جولای ۲۰۱۲
آفتاب صبح هنگام تن خسته اش را نوازش داد
خون دررگهای کرخت اش جریان کرد
قلنج مزمن شا نه اش ملا یم تر شد
کور گره نفس اش در عمق سینه باز شد
آئینهٔ دریا
آئینهٔ دریا
شعر: از یونس عثمانی
وانکوور٬ کانادا
تاریخ نشر یکشنبه اول اسد ۱۳۹۱ – ۲۲ جولای ۲۰۱۲
نیمه روز بود
آفتاب تموز برفرق کوه پیر
تازیانه می زد
هوای سکوت باردره
یورش خزان
محمد یونس عثمانی
اول نوامبر ۲۰۱۱
ونکوور ، کانادا
یورش خزان
تاریخ نشر پنجشنبه ۱۲عقرب ۱۳۹۰ – سوم نوامبر ۲۰۱۱
دیروز بادهرزهء زکوچهء ما دویده رفت
آن باد تندپا
خبر ورود خزان را درپایان وادی
به گوش سپیدار پیر لب جو گفته رفت