فراخوان
تاریخ نشر پنچشنبه ۲۲ دلو ۱۳۹۴ – ۱۱ فبروری ۲۰۱۶ هالند
فراخوان
…
لقمه ی بوسه فراوان به سرِ خوان چه عجب
عاقبت داده مرا یار فراخوان چه عجب
طالبِ جنگ وجدل آیینه ی شورِ صفاست
شده از مشربِ پشینه پشیمان چه عجب
چه هوایی زده یارب به سر دیده ی او
سوی من می دود اینگونه خرامان چه عجب
عاقبت برسرِ عقل آمدورندانه کشید
روی اندیشه ی هجران خطِ بطلان چه عجب
زده سیلی به رخِ فتنه ی آشوبِ رقیب
داده برغایله ی وسوسه پایان چه عجب
گوشه ی چشم دلش گوش به آوازِ من است
گشته سرتا به قدم گوش به فرمان چه عجب
شده سرمستی او شهره ی شیدایی شور
نشود گرکه ازین خسته گریزان چه عجب
….
آنکه میدانِ هوس را سروسامان شده بود
داده میدان به منِ بی سروسامان چه عجب
…
نورالله وثوق
..
پنجشنبه ۲۲ بهمن/دلو/ ۱۳۹۴ – ۱۱:۵۱
درود به استاد وثوق عزیز ، سروده زیبا و عالیست .خط بردم جالب بود . موفق باشید. مهدی بشیر
یک هرات باستانی عهد تیموریان با تمام زیبایی های بی مانندش عرض ادب حضور دوست دیرینم جناب محمد مهدی بشیر مسوول سایت وزین بیست وچهار ساعت . سپاااس از همراهی های پیوسته تان واز باز پخش دلنوشته هایم